یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

ای که به دور کعبه و منکر حیدری / کعبه ولادتگه اوست دور حیدر مگرد

بایگانی

بسم الله الرحمن الرحیم

سه شنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۴، ۰۴:۵۳ ق.ظ | علی | ۰ نظر

آقا اول ما بگیم که این پست قبل سایزش خعلی کمه 4 مگ هم نیست عکسه متحرکه و پدرمون درومد تا تونستیم آخر اینکارو بکنیم چون اولش سایت گوگل پیکاسا انیمیت نمیکنه بعد از کلی وقت فهمیدم که گوگل فوتو اینکارو میکنه و میشه آلبوم متحرک ساخت بعدش دوباره طول کشید که فهمیدم که باید حتما با موبایل یا نبلت اینکارو کرد بعد ما دیدیم حجم کل عکسای این آلبوم آخریه با100عکس  سایز بزرگ عکس کمتر از 7 مگ یا 6 هست ولی متحرک سازی گوگل که هر از 50 عکس تو هر آلبومه هرکدومش 5 یا 6 مگ هست در ضمن فقط خودم میتونستم این آلبوم عکسای  GIF شده رو ببینم از سایت گوگل و هرکاری کردم عمومی نشد فکر کنم فقط خودم میتونستم بعد به ذهنم خورد که حالا که گیف شده دانلودش کنم بعد آپلود کنم یه جای دیگر بعد همین دیگه دیدم سایز فایل زیاد شده و تصمیم گرفتم اینبار خودم آلبوم بسازم توسط نرم افزار و خلاصه چند ساعتیه مشغولم و کیفیت خراب میشد سایزش و اینا تا یه نرم افزار به نام EASY GIF MAKER پیدا کردم که نه کرک میخواد چون مثلا نرم افزار ADVANCED GIF OMPTIMIZER که فکر کنم خوب اگه کرکش ویروسی نبود کار میکرد رو نتوسستم اجرا کنم و ویروس بود با همین نرم افزار عکسش هست که عکسام رو کم حجم میکنم و خوبم هست ADVANCED JPEG OPTIMIZER خلاصه اینم نشد یه نرم افزار دیگه هم بود که کیفیت بد بود  یه چند تا نرم افزار کم کننده ی حجم و ساختن آلبوم دیگرم استفاده کردم بدردم نخورد تا همین ایزی گیف میکر بلخره شد کارم و پست قبلی با کمتر از 4 مگ عکس ساختم در سایز خوب عکسه متجرک خلاصه آقا ما اینکارا رو میکردیم یاد یه موضوعی افتادم یه لحظه که با توجه به اینکه امروز رفتم سونوگرفایی باز و به خواهرم گفتم یه نسخه بنویسه و دکتره اینبار جواب داد عفونی هست!!! خلاصه دیگه مریضم نیستم واریکوسل باشه بماند حالا که پشت قضیه چی بوده 68 هزار تومنم خودم دادم ایشالاهاا؟؟!!خلاصه آقا یادمه برای بار اولا سر این قضیه که رفته بودم مهمانی جهرم و وبلاگ مینوشتم شبا و خواب نداشتم و نمیبرد و گشنم هم نمیشد و همش هر از یکی دوساعت به مخم میزد وبلاگ آپ کنم!!! و جن زده هم بودم بدجور ولی نمیفهمیدم چی شده میگفتم همش ماله گناهه که بدحالم حتی بدحالی هم عادت داشتم میگفتم محض گناهمه که افسرده شدم یعنی ما وبلاگ که داشتیم یه گروه های بزرگ انس و جن با ما بودن جنا که دیده نمیشن انس ها هم همه جاسوس و نامحسوس و دکتر و مهندس همه چیز توش بود ولی من که نمیشناختمشون اغلب و اصلا اعتماد نداشتن و هیچکس باور و یقین به من نداشت مخصوصا آدما و جاسوس های ایرانی هم همش منو دور میکردن از مشهور شدن و شناخته شدن لذا نه آمادگی عملی داشتم و فقط هم وبلاگ نظری داشتم و خجالت زده و شهوتران و عصبی و خلاصه ما رفتیم جهرم اقوام ریختن البته اولش یه جور دیگه و رمال بود بعدا یه طور دیگه خلاصه گفتن که برو دکتر روان ما هم رفتیم اونم نامردی نکرد معرفی کرد یه دکتر دیگری در شیراز شهر خودمون که بره که بستریم کنه آقا ما هم جن زده بودیما یعنی خیلی روحمون حراب بود و همش گریه و شهوت هم قوی خلاصه مامانم گفت که چیزی نییست همه میرن تو هم بیا یه قرص برای استرس مینویسه مام نمیدونستمی که بستری میخوان بکنن  مام قبول کردیم رفتیم اونم دکتره یه قرصی برامون نوشت گفت دستت میلرزه و برای قلبت آقا اینا که نمیدونستن یا هم میدونستن دشمنی داشتن که ما وقتی پشت کامپیوتر میشنیم جاسوسی میشه و خرکاتمون تو یه جمع بزرگ دیده میشه آقا دیگه باید دست بلرزه درست؟ مام قبول کردیم قرصه هم اسمش چیه؟؟ آهان پروپنانول آقا دیگه هیچ ایرادی نتونست بگیره که ما مریضیم و بستریمون کنه آقا گذشت ما یه چند باری رفتیم پیشش دیگه نرفتم پیش دکتره دفعه ی بعد اینم هر بار 10000 تومن میگرفت زورم میومد و اونوقع زیاد بود حالا اعصابم خوردبود دلیل اوردم که زیاد میگیره و از یه موضوعی هم ناراخت بودم قهر کرده بودم بعد مامانم پشت سرم رفت و اینم دنبال همین بود که ما رو بستری کنه نتونسته بود اینکارو کنه آقا نامردی نکرد حالا فعلا دو بار فرستادتمون تیمارستان!! الغرض اینکه وقتی چشم ها داره نگاه میکنه به صفحه و جاسوسی میکنه و شما متهم هم هستی یعنی یه پرونده ی سنگین پشتت ساختن این زن های خسود حالا وبلاگم داریم زورشونم میگیره و اینا بدترین آدم هارو میآوردن پیش ماوگرنه اگر خوب بودن ککه تا حالا هزار بار کشته بودنمون آقا ما هم میرفتیم با این شقی ها دوست  میشیدیم ولی از بس اینا بد بودنا وقتی هم از فیلتر رد میشیدیما دلشون بدبختا میسوخت یه عده ی دیگه هم پرونده که ما آدم زناکاری هستیم مثلا آقا منم که چیزی نگه نمیداشتم تو کامیپوتر هر روز تقریبا یه بار از فیلتر رد میشدم و مثل الان نبود که همه ی چوان ها دسترسی به صفحات و کلیپ های غیر مجاز داشته باشن اینا هم تمرکز روی من وو منم وبلاگ نویس حرفه ای و حرفام به شهوترانیم جور در نمیومد لذا قدرتم گرفته بودیم و جذابم شده بودیم و همه هم کنفرانساشون رو با ما جور و همه چیز کنترل تازه متهم هم بودیم که داریم وبلاگ مینویسیم یعنی اینا مارو هر فرصتی میدیدن مریض روانی میگگرفتن ککه از فیلتر رد میشه ولی چون نطامی بود بحث و سیاسی و امنیتی جاسوسی و دینی بود کسی زورش نمیرسید وگرنه همش میخواستن یه کاری بکنن من ننویسم و در صحنه نباشم البته خعلی جلو رفته بودم و عده ای دلشونم میسوخت ولی من فکر میکردم کارم درسته وبلاگ نویسی و مسولیت الهی دارم و پخته نبودم امام زمان هم نمیشناختم حتی به خودم مشکوک بودم تا اینکه دیونه شدم یعنی این قرصای روان بخوری شما آدم سالمم باشی دیونه ت میکنه !!تا اینکه بستری شدیم از قدرت اوفتادیم!البته اون موقع نور امام حسینی داشتم و هرکس نزدیکم میشد یا دیونه میشد یا جوگیر یا وسواسی یا خوشال یا عاشق یا بلایی البته کسی نمیومد و جنا و رمالا و جاسوسا میترسیدن و از باید دورباشن  باخبر بودن از جوگرفته شدن اگه بیان نزدیکم  ولی الان نور الهی ندارم اونطور و جذابیت و به نظر خودم محظه شهوته داغونمه ولی دلیلش اشک ریختنه که نه مظلومم نه مهجور نه گریان باید باز یکی پیدا بشه از تو آسمونا ببرتم بالا

  • علی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی