بسم الله الرحمن الرحیم

دو نکته ی دیگه که از جندین سال پیش یک رقابت و خسادته دوم حرف گوش دادن از پیران خوب حالا یادم میمونه که چی باید بگم بله آقا ما وبلاگ مینوشتیم و در خط مقدم و حرفامون در میریتاریست و نظامی گرایانه خرج میشد و در چشم اونا بود و به نحوه ی دیگری پخش میشد در جامعه و ما فتنه رو آغاز میکردیم لذا اینا همش میترسیدن ما به مقامی برسیم و از درس و زندگی و زن و کار و همه چیز انداختنمون و ما هم کاری به اینکارا نداشتیم سیستم خراب بود و اینا هم منافق لذا واقعا یه گروه قوی پشتیبانی میکرد یه گروه دیگه خسادت که ما به زور برسیم منم بچه و اینا هم فکر میکردن پشت سر من مثلا یه گروه عظیمیه که اینطوری مینویسم در صورتیکه خدا یاری میرساند واقعتا تا اینکه دیگه زدیم تو کار سخنرانی و فیلم و رقص تا خیالشون راحت شد ما کارمون نظامی نیست و عقده از کسی نداریم یعنی آقا یک جاسوسی ها و ظلم هایی میشد که اگه به قدرت هم میرسیدم با وبلاگ نویسی عکس العمل نشان میدادم و یه قدرت کاذبی هم داشتم که نمیزاشتن که بهم چیز میز بگن و کسی بگه مثلا زیر چشمت ابرویه نه بالای چشمت ابرو است و همینطور یه حصاری دور من و یه حساری دیگه هم دور من که نفهمم کارام به کجا میرسه و کیا رو درگیر کرده مام میدیدم که هنوز نفوذ پیدا نکردیم در دل ها و کسی مثلا نظر نمیده و توجه ندارن بدتر میومدیم جلو و اگر هم تو خونه مثلا عصبانی میشدم اگه دادی میزدیم دیگه قلب های جاسوسا تلپ تلپ میزد دیگه ما رو فرستادن هم تیمارستان و مریض دانستند ما هم دیگه تندروی نکردیم دیگه تو وبلاگ نویسی و کوتاه اومدیم الان قدرت نظامی ها هم کم شده در کشور و دیگه عمده کاری نمیکنند و کارای بزرگ و ریزه و کم شدن قدرت ها و مسولیت ها و وظیفه های فردی و افرادشون زیاد شده و قدرت ها تقسیم و اشتباه ها هم کم و خلاصه کاذبا مارو بزرگ کرده بودن و بت ساخته بودن که این بت الان شکسته شده و خوار شدیم و فهمیدن هم که دنبال قدرت نیستیم و شناسایی شدیم فی الواقع دومین چیز که چندین سال باهاش روبرو بودیم این بود که آقا تلوزیون رو و کلا کسانی که زیر دست بودند استادان پیر بودند و هر کسی نمیتوانست درس بده و آمورش بده و سختگیری بود یعنی مردم حرف دل پیرهارو گوش میدادن و تحصصی و با سختگیری زیاد چک میشد کار ما یعنی کارای من مورد بررسی دقیق و پیرمردانه بود و ساده نمیگذشتن ولی الان همه استاد شدن و درس میدن و اشتباهات زیاد و تخصص های جدید زیاد شده که پیشرفتم صورت گرفته دیگه! و الان مطالب ما سخت به دست پیرمردا بیافته اون موقع پیرمردها اخساسی نمیشدن و گروه قوی داشتن بر سره جوانان و جوانان همیشه احساسی اند و کم تجربه الان مثلا در کشور یه خبرنگار پیر هم نداریم که بیاد تلوزیون گزارش بده و بگیره از مردم!

لذا الان که گروه های پیر و خردمند تضعیف شده اند قدرت کشور و نفوذ و اعتماد پایین اومده و در حد نماز جمعه باقی مونده و همین من خودم از جوانسازی چند سال پیش حرف میزدم و بله فعلا کشور جوان هست و صدا و سیما جوانسازی میکنه البته در حد از خود خارج شده ی ماهواره نیست این جوان سازی که بخوان هر فیلم و آهنگی پخش کنند ولی شبکه ی نسیم هم تلاش زیادی میکنه که برنامه های جوان پسند و خوب پخش کنه و قوی هم کار میکنه لذا باید هم گروه خردمند پیر باشه برای قوی شدن و نفوذ درمردم و خارج و همبستگی و اتحاد قوی باید دو گروه کار کنند حالا اگه شده پیران هم مثلا برنامه شون قسمتی از اخبار یا جداگانه شرکت داده بشوند در برنامه ها و اونها هم باید جا داشته باشند و حرف برای گفتن زیاد دارن و اصلاح جامعه رو میدانند و نباید ضعیف گذاشته بشه کارشون و همش گزارش های خام و جوان پسند و غالبا چرت و پرت و باید آشکارا مجری پیر و گزارشگر پیر و حتی خبرنگار پیر هم داشته باشیم تا قوی بشه کشور و نفوذ در دل خودی ها و خارجی ها پیدا کنیم باز و گفتم که دو گروه باید با هم یا جدا از هم کار کنند حالا اگه اعتماد با جوانان احساساتی درست میشه عیب نداره ولی وفا ندارند و جذب نمیشه یه عده مردم و باید برای خارج از کشور برنامه ی خاص داشت در صدا وسیما و اخبار که کار کردن در داخل و خارج با هم سخته و همین برنامه های اصلی و اخبار ما جدا از شبکه هایی که مختص خارج از کشور داریم مثل پرس تیوی که خصوصی داریم کار میکنیم همین شبکه ی یک مثلا فیلم پخش میکنه و مثلا افغانی ها از افغانستان دنبال میکنن ما اگه افغانی ها رو هم همدل کنیم کار بزرگی کرده ایم چه برسه شبکه های خارجی که مدام مارو دنبال میکنن و باید برنامه داشت و جوانان خامند و هر ایرادی رو ببینند یه مرتبه فتنه درست میکنن گزارشگرا ولی پیرها خردمندانه تحلیل میکنن و نیمزارند تندروی شکل بگیره و دل ها زده بشه که این گروهی که پیر باشه و قدرت داشته باشه داره تضعیف میشه و یا پربیننده نیست و جوان گرایی خوبه ولی نه افراط!و دو گروه در خط مقدم باید کار کنند و کنار گذاشته نشوند هم پیران و هم جوانان و بله مردم بیشتر اعتماد و تکه میکنند به پیرها تا اینکه جوانی بخاد بدون هیچ مهارتی خراب کنه کارارو!