بسم ذا العرش العظیم

بی مقدمه و در برهم و نا پخته و از روی شک میگما اینکه شاید سه گروه داشته باشیم درمورد قدرت کشور البته ابلهانه است که بگوییم که برای رای دادن مردم قدرت ها اینکار میکنن و منم از سیستم جاسوسی خبر ندارم و بدگمانم نیستم و حساس ولی میفهمم که یه گروه قوی خواسته هاشونو توسط شیاطین ابلاغ میکنن حالا نمیگم چون گروه سوم با فرشته ها بر روی ما سوارند پس حتما شیاطین تهدید میکنن و یا اگر مثلا گروه جاسوسی نتوانست توسط جن شیطان به خواسته اش برسه که تسلط بر روی افکار و اعمال ما باشه اگر نتوانست با زوز و زندان و جبس و فشار و آبرو بردن و روش های دیگر حتما عمل میکنه تا بوسیله ی قدرتش بر روی ما مسلط بشود! نه اینطور نیست وما مملکتمون اسلامی است و گروه سربازان امام زمان نه همشون مومن وتوسط جن کار میکنن نه همشون توسط دعا بله گروهی سوم هم با فرشته ها بر روی ما سوارند یعنی دعامون میکنن و منم اینجا وبلاگ متناسب با خواسته شون مینویسم و این گروه خعلی قوی و کم هزینه و سالم ولی یار کم داره که نماز خوان و مومن و شهوت پرست نباشند و متقی و حرف گوش کن ولی برای استادان سوار شدن بر مومن و غیر مومن نداره خدا میتونه هرکاری بکنه وگرنه نابود میشدیم گروهی هم شاید باشه در گروه دوم که توسط ارواح عمل میکنه ولی اینا شیاطینی اند ارواج سرگردان و اما این سه گروه رو گفتیم که قدرت هایی اند که به طور غیرمستقیم که اثری از خود به جای بزارند بر روی ما مسلطند در کشور و نمیخواد هم وسواسی بشیم و حالا بگیم آزادی نداریم بلکه با خدا باشو خدایی کن لذا شیاطین و اجنه ی شیطان اینا به این راحتی که با ما صحبت نمیکنن دوست بشوند! اینا کار اصلیشون تسلط و وسوسه کردن هست و تسخیرم نمیشن که وقت بزارن روی ما یعنی اگه خعلی بد باشیم یاخعلی خوب باشیم میان باهامون صحبت میکنن اونم طبق ضوابط خودشون یعنی من که وبلاگ مینویسم اینجا خبر از همسایه ندارم گرچه حعلی وبلاگ نویسم خوبیم بله خبر از همسایه داشتن غیرضروری و اصلا شیاطنی است جاسوسی بلکه میگم من مثلا میخوام خبر داشته باشم از مغازه ی پیترا فروشی که بازه یا نه جن شیطان که به ما چیزی نمیگه و سرکارمون میزاره ولی اگر جن یا ملک گفت که نرو اینجا جند تا مساله است اولا ما بار اول گوش نمیدیم و میریم و ضایع میشیم لذا ممکنه شیطانم راست بگه دوم اگه قوی شدیم هم جدی نمیگیریم و بستگی داره چقدر قوی باشه این حرف غیبی که میزنه و بستگی داره وضع روحانیمون چه طور باشه و بستگی داره چقدر به حرف دلمون نزدیک باشه مثلا اگه بگه نرو یا بگه نیا فرق داره این نرو با تیا من به خودم بستگی داره پیش خودم که وسوسه ی راست میشم چی بگم یا کجا رو در نظر دارم نیامدن یا نرفتن رو لذا تا آشنا بشیم کار میخواد و جن مومن و جادوگر باهاش دوست شدن اینا ترس هم نداره یعنی خودمونی اند و این جن مومن مسلطه بر ما و قوی تر از ماست که میاد پیشمون و مومن هم با فرشته ها کار میکنه چه اینا باشن چه نباشند و اینا حرف دل مارو میدونن و جزئی از مان که قوی تر از ما هستند یعنی اقدر نزدیک و خودمونی اند که بعضی موقه ها ما تکفیر میکنیم فرشته رو و وقتی گناه کردیم و غمناک شدیم تازه صداشون رو میشنویم دیگه اون موقه فایده ندارد و بیشتر شیطانی هستیم خودمون ولی باز رحمت خدا هست بله مساله زیاده اگر ما صدایی بشنویم که بگه پیتزا نخر و خودمونم یقین الهی نداشته باشیم و سرگردان باشیم خوب میترسونند یا اذیت میکنن ولی جن مومن گفتم در مسیر الهی کمک میکنه بیشتر و در خطرات و دخالت نمیکنه و خودمونی نفسانی نمیشه وخودمونی الهی میشه و خدا پرسته نمیاد روی شهوت ما کارکنه یا اسیر خواسته ی ما بشه و عزت داره و قوی تر از ماست که پیش ماست و دلش سوخته که اومده و دقیقا شیطان برعکسه لذا برای دستگاه های جاسوسی مشخصه که آقا شما تا این حد با این جن خاص رابطه داری و مقام داری یعنی اینا بخوان مثلا ازت کار بکشن میدونن که باید چه کار کنن که شما هدفشون رو انجام بدی بستگی به مقامت و همه ی ما مردم شناسایی شدیم میرن سراغ استادان و شیاطین و بزرگان زیر نظرشونند و توسط اون ها با پول یا زور بر ما مسلط میشن یه عده که میتونه پلیس یا دکتر یا جاسوس هرکس باشه یه فرد عادی که مقام داره در نظام میتونه افسار هرکی رو بخواد بگیره بدست مگر اینکه سیستم عوض بشه مثلا شهر به شهر فرق داره یه زمانی بعضی از بازیگران قدرت داشتند و سو استفاده میکردن یه جای دیگه فرق داره سیستم یه جا شیطانی است یه جا روحانی یه جا نظامی یه جا پزشکی یه جا جاسوسی یه جا خدایی فرق داره و سال به سال عوض میشه کار قدرت های مردمی!باید یه فیلمی بسازیم اسمشم بزاریم بدون شیاطین زندگی زیباست یا خندانه

خلاصه اینه داستان آدمگیری ولی قدرتی که میاد پیش بزرگان به عنوان اصلاحگر و ناجی میادا و ظاهرا قصدش خیره و هدفش خعلی بزرگتر از شیاطینی کار کردنه و ما مردممون مومنن و نماز خوان و مثل غربی ها سرخم نمیکنن و دراینجاست که فتنه درست میشه یعنی جوان مومنه ولی مثلا یه گناهی هم کرده تو خلوت با خدای خودش و حالا چون شاخ شده میان براش پرونده درست کنن تا به زمینس بزنن حالا روانپزشک پلیس جاسوس اینا سده راهش میشن و خودشون بدترنا ولی زندگیشو نابود میکنن میان تو مدرسه تو خونه هرجا فتنه میکنن و بزرگان هم رندند ممکنه همراهی نکنن ولی دیگه چه فایده وارد زندگیش شده اند و دیگه غیرمستقیم نیست اگه ببینن نمیتونن دیگه مستقیم وارد زندگیش میشن و ما یه عمره وبلاگ داریم میفهمیم چه شری چه شهری بپا میکنن و دیگه کارمون استقرار داره بربام ملکوت و کلامون به هم گیر نمیکنه منم قرصامو میخورم واقعتا!