بسم الله الرحمن القیوم
خوب امروز سیر قلیانی نداشتم و مسافرتم توی راه اندکی دوسه جمله ای به موضوعی هم فکر کردیم که نمیدونم از کجا شروعش چیه و چه طور موضوع رو تمام و جمع بندی نمایم ولی اینکه بر استاد های ما استادان اشراف ندارن چه برسه ما مردم عادی که ول میگردیم و قدرت های معنوی که قدرت دارن در کشور تضعیف شده اند تا جایی که مراجع تقلید ما هم تضعیف و سانسور میشن و دیگه مثل سابق در کشور بر مردم عادی قادرت ندارند و هرکس ساز خودش رو میزنه درکشور و حرف بالاتر از خودش رو قبول نداره یا باهاش ارتباط نداره که کشور رو ضعیف ساخته البته اول انقلاب مردم به صورت خودجوش و افراطانه حرف یه عده رو گوش میدادن و مریدان خاص و قطب هایی وجود داشت حتی نظامی ها هم تقواشون بیشتر بود و میترسیدند و هرکاری و هر حرفی نمیزدند و افراطم زیاد بود ولی الانم بده که مردم ولند و یه عده ی قدرتمند و پلیس هرجا تجمع بشه و بخوان گروه قوی ای تشکیل بدن درجا اعتماد رو از بین میبرند و محکوم میکنن و منهدم اینم نقش پلیس که همه چیزو بچگانه گرفته و با عقل ناقصش داره بر بزرگان حکومت میکنه و خطر اینه که یه عده جوان قدرت دستشون بیافته خدا کنه فقط جوش نیارن وگرنه از شمرهم بدتر میکنن و دلشون برای مواضع و خودشون بیشتر از اونا هم میسوزه
