بسم الله السمیع
من هنگام قلیان کشیدن به حول قوه ای دوتاچیز دیگر رو هم فهمیده م یک اینکه دست ما نیست اختیارمون و یه لحظه ممکنه وصل بشیم وگرنه افکار و روحمون رو اینا کنترل کرده اند و برده اند و قوی اند و نمیزارن شیاطین به عالم بالا وصل شیم و اگه چیزی هم ما میگیم کنترل شده است دوم اینکه مثلا وقتی ما رانندگی میکنیم هشتاد درصد داریم اشتباه میرانیم و دست ما نیست ولی درسته تصادف نمیکنیم این درست ولی شاید بیش از هشتاد درصد داریم اشتباه میرانیم و در خودمونیم و نمیدونیم اصلا چه کار میکنیم و نخ دست خودمونم نیست دارن میبرنمون و کم پیش میاد اختیار دست عالم بالا باشه و من فکر میکردم بیستر از این حرفا روحانی هستیم دیدم بیشتر شیطانی هستیم وگرنه باران رحمت میومد وگرنه نیاز به ترمز گرفتن نباید باشه هنگام رانندگی و در بقیه زندگی هم همینه شیاطین مارو برده اند و برنامه ریختن وگرنه همش حکمت از دهانمون بیرون میومد بجای جر و بحث یعنی در زندگی و کارای عادی هم همینه ها نه کارای خاص و من موقع قلیان که نکته هارو رو کاغذ مینوشتم یه مرتبه یه موج میومد کمک و تغییر دادن و فکرم رو میدونست ولی فکر من رو با توجه به چیزی که رسیده بود تغییر میداد فورا نه که خودش نکته بگویدا من یه لحظه وصل میشدیم یه مرتبه توی جمله م دخل و تصرف میشد وقتی میخاستم روی کاغذ بیارم و اضافه میشد به فکرم و توضیحات و فهمیدم که هیچکاره ام من توی این بحوث ولی باز موقع تایپ کردن هم راهنمایی ها فرق داشت همزمان و دخل و تصرف و کمکی دیگر میشم و خعلی کاری به نکات روی کاغذ موقع قلیان و نوحه ندارم مگر نکات فراموس شدنی که خلاصه شو نوشتم و کلا جمله بندی ها دست خودم نی
- ۹۴/۰۴/۲۹