دکترین بیماری!!

خوب دو موضوع جدید و درد قدیمی رو باز می کنم به امید خدا و امیدوارم قاطی نشه یکی پیشامده یکی برآمد توجه داری یکی از اونور خرابه یکی خدا میخواد لذا خرابی اینجاست ما مینویسیم میرقصیم و اینا و اینا ربطش میدن زلزله و هر چی شد از دشمنی دیرینه و کینه ای که دارن که ما مسبب اینا بودیم یعنی مثلا زنی چیز بشه مریض بشه اینا میچسبن به ما و فورا جبهه و موضع میگرین که غافل نیستن از اینکه ما مسببیم یعنی اگر مثلا من اخم کردم شما افتادی تو جوب این خدا میخواسته از قبل بکنه اینکارو که شما اینطوری بشی ما بهونه بودیم و باید ما صدامون به بالاتر از این ها میرسیده که این اتفاق می افته ما مشهور میشیم یه مساله ای دیگر که با این دکترا داریم همین مساله است به روش دیگه یعنی دکترا خیلی کار کنند دنبال میکروبن حالا من که ندیدم باشن و آزمایش ها هم فرق داره کلا ولی دنبال ویروس اند دنبال اینن که شما چه طوری کلا و چه طور بیماریت رو بر طرف کنن مثلا توی گلوت نگاه میکنن بعد میگن خوب شما چنین قرصی بخور و این باید ما دکتر بریم ولی یه عارفی که چشمش بازه میگه شما برو با مادرت قهر کرده ای و از یه جای دیگه خرابه کاره این دکتر درسته کار اون که پشت پرده و خدا هم کارش درسته لذا بعضی موقه ها جامعه به میکروبی دچار میشه که آقا وسواسی میشی به وبلاگ من اینا حالا دکترا که نه دکتر تخصصش روی مرض هست این پزشک و ما هیچ وقت دلمون نمیخواد که یه دکتر روان پاشو اصلا بزاره توی وبلاگ من و ربط داده بشه به من لذا جامعه شناس ککه قدرت داره که میتونه آدم بکشه میتونه فساد کنه میتونه پلیس دستگیر کنه بله خدا اونو از ما و ما رو از دیگران میترسونه اگر جامعه رو به انزال و خرابی باشه در حکومت جمهوری باید اسلامی باشه دیگه لذا رخ میده اینا پس ما هنوز امید داریم و میخوایم زنده باشیم.!