دفع دوستیابی خیابانی

احساس میکنم قداست کار داره کم میشه و منکه میرقصم اولا تو خونه ام و شغلی ندارم و این جنگولکا اینا و تو اداره ای جایی کار نمیکنم ولی احساس میکنم در ادارات داره قبح کار شکسته میشه و و حتی پلیسا در بین خودشون مقرراتشون رو درست و حسابی رعایت نمیکنن دیگه مانند سابق ونظارت و حراست کم شده و باید یه تعادلی باشه قبلا اگه حرف حراست میومد کارمندان خودشون رو حیس میکردن اینم بده ولی باید در کار کردن جدی بود نه تبعیت از ما کرد نگاه کنید در ژاپن چقدر مقررات دارند و تو خیابون مردم هرکاری کنند دوربین دارن و جریمه میکنند و سختگیری میشه در رعایت قانون و هم مردم احترام میزارن هم بالاخره مسولانشون از مقررات خارج نمیشن و شاخ نمیشن ولی ملاحظه میشه دیگه دختر و پسرا دوستیابی  ها و دوست شدناشون پیشگیری شده و نظارت بر فساد و فحشا در بین جوانان رخ داده مثلا من نمیدونم اگر دختری بدحجاب بیاد خیابون چه کار میکنن به طوریکه من تو خیابون حجاب بد نمیبینم ولی خبر ندارم چه بلایی سرشون میاد و چه طوری پیشگیری شده در مسئله ی حجاب!!! یه قیلمی هم تو عید نیما فلاح بازیگر خوب ما بازی کرده بود با یه دختری در فیلم نامزذ بودن واومده بودن شیراز من آخراشو دیدم که اینا رفتن کافی شاپ و یه چیزی خوردن دیگه نشون نداد فیلم که چه شد فقط نشون داد که پلیسه گفت زنگ بزنید به والدین که بیان دنبالتون و پلیس که با استادشون حالا والدین نبود استاد یا چیز دیگری صحبت میکرد پلیس میگفت در فیلم که ما  این دو جوان رو دیده ایم که هشیاری نداشتند و میخواسته اند ماشین پلیس رو بدزدند یا آتش بزنن اینطوری به استادشون گفتا در فیلم اینطوری نشون میداد و ما فهمیدم که اگه با یه دوست دختر هم بروم من کافی شاپ ممکنه فورا شناسایی میشیم و  ما که محرم نیستیم رو با فهوه و یا چیز دیگری بیهوش میکنند شاید!!! ما که تا حالا از اینکارا نکرده ایم ولی خبرم نداشتیما حالا شاید من فیلم رو بد فهمیده ام یا فقط تو شیراز شهر ما اینطوری باشه!! ولی قبلا اینطوری نبود و دخترا و پسرا با هم بودن و البته نمیشه گفت ما آزاد بزاریم دختر و پسر رو به این بهونه که عشقشون پاکه مثلا ولی در فضای مجاز اولا دسترسی به اینترنت بیشتر شده و هم گروپ ها و چت هایی اومده که دارن خوب نظارت میکنن و مثلا در چت کردنه با چتیمیتی همه سرکارن نمی دونم چکار میکنن ولی اولاش سرکار نبودیم و همش عروسی بود تو چتروم ها. ولی نسل جوان های الان  از هفتاد به بعد  ترسوتر و پاکترند و دیگه یا ندیده اند جوان های یاغی و جسور قبل رو یا دیگه نخواهند دید هم و دیگه کاری شده که مثل قبل نیست ترس البته خوبه مثلا خدا میترسونه که از قیامت بترسید چون قیامت بشه مقررات رعایت میشه وباید ترس داشت از پلیس اینا که بخوایم گناه اجتماعی بکنیم و این ترس باید باشه و نگاه کنید در قرآن چقدر تاکید شده به ترس از قیامت و خود خدا البته به جز پلیس نقش روانشناسان و ماموران گمنام حضرت پررنگ تره و دیگه از تو خانه و مدرسه و همه جا کنترل میشن بچه ها و قبلانا تو کوه میرفتیم حرف میزدیم معلوم بود تنهاییم و صدا به گوش نمیرسه ولی جدیدا کوه ها هم تسخیر شدن و کلا دوستیابی  و رابطه ی خیابونی در آمریکا هم داره چیز میشه و گروه ها و طبقات و قشرهای خاص با هم دوست میشن اونجا هم بیشتر و دوستی خیابانی هم براشون قبح داره در عرفشون و اونجام داره کنترل میشه و ما مثلا نمیتونیم بریم مخ یه آمریکایی رو بزنیم چون کنترل میشن و آزادی ای که خودشون میگن و نظر اسلام نیست هم رعایت نمیشه و آزادی شون یعنی ضد دین بودن ولی در اسلام دینداری  یعنی مقید بودن و تقوا و یعنی چارچوب داره و اصول داره و ما که نماز میخونیم یعنی میخوایم دیگه حرفتو گوش بدیم از این به بعد حالا نشد در نماز بعد دوباره میگیم ای خدا حرفتو گوش میدم ایاک نعبد و ایاک نستعین یا در سجده