ببین نمیگویم نظامی کردن بلکه اداری کردن وروانی کردن اوضاع و بعضی امور شخصی و قوانین چیدن و قضاوت کردن و بالخره در نظامی گری یه عده باید از بالای سری فرمان بگیرند و درسته ولی وقتی اگر در حکومت داری شما هر روز برای تسلط و روانشناسی مخصوصا تحت کنترل بگیری نظام رو و افراد رو این باعث میشه آزادی گرفته بشه و رحمت الهی قطع بشه و یه عده معطل یه عده ی دیگر بشن و رحمت الهی نباره و نیاد و همه ی اجتماع گیره اشخاصی بشن که بزرگ دانسته شده یا موشه آزمایشگاهی شده و این قوانین هم نمیشه به راحتی عوض کرد و تبدیل به عرف شده لذا جاسوسی به کلی غلطه به هر بهونه ای وارد زندگی دیگران بشی غلطی زندگی خصوصی و حق نداریم!!! امروز ایام فاطمیه و روز شهادته و تسلیت عرض میکنم داشت تلوزیون نشون میاد بابابزرگم چند دقیقه پیش می گفت که اگه سنی ها راست میگن کبوترهایی رو رها کنن سر قبر ابوبکر و عثمان و عمر ببینن چرا اخت نمیگرن و انس سراین قبور ولی مثلا در بقیع اخت میگیرن این کبوترا؟؟؟!!!!
ولی خلاصه سرک کشیدن تو زندگی مردم و جاسوسی همونطور که گفته خدا لا تجسسوا اشتباست و اصلا حرام در خصوصی ها نه عمومی و خدا شوخی نکرده گفته نکنید جاسوسی ینی میدونم قدرت داری مرتیکه و میشه جاسوسی کرد ولی نکن حالا استاد و ارواح مومن حریم دارن و قوی اند و باعث هدایتن نه ذلالت ما و نورند پس اگر پیرمردی پیرزنی که از حیطه شهوات و خشم و کینه و حسادت این پیرمردها نظارت کنن بر خانواده ی جوانان بهتره و جوانان هم به یاد و نظارت بر پیرمردان و پیرزنان کنن و به یادشون باشن و مشکلاتشونو خوبه تا اینکه اداری روانی به قضایی شدن هم بکشه و باید جلسات داشت با هم والا دولت و مردم و قضا باید همدرد وذخیرخواه باشن نه دشمنی و قدرتی بر مردم و هرکه ضعیف بودش رو له کنند اینطوری وقتی میگم اداری موشکل داریم یعنی یه قوانین غلطی در دولت و ادارات هست که مانع از حق بودنه و یه سنت ها و روش هایی باید دوره دید و علم داشت که منو آدمم حساب نمیکنن چون خبر ندارم و باید بلد باشم کلکاشونو اگه برم بانک مثلا و یه تابو هایی هست که بلد نیست یارو و از نظر دین اهمیت نداره این قوانین روانشناختی والی در ادارات بین خودشون بابه و سروری میکنن که اگه برم بینشون کارمو راه نمی اندازن و خیالشونم راحته که خدمت کرده اند!!!که اینارو باید شکست ویا توجیه شد و ارزش نیست مثلا رابطه ی اداری زن ومرد چگونه می باید بود و حریم شخصی و شوخی و اینا که میبینی یه قوانینی بین مرد و زن و رییس و کارمند در اداراته بعضی وختا که ضد دینه و منزویت میکنن اصلا خوب رحمت کم میشه من خودم بابام اداریه و میفهمم بعضی رفتارارو ولی منو اداره ش نمیبره و دلواپسی داره که ضایع بشه و هی گیر میده به موهامو و کفشم و لباسم و بدرفتاری کرد یه بار که اومدم اداره ش و میگفت بازی دانلود نکن بعد فیلم میدیدم عصبانی میشد و تحریمم کلا در دیدش انگار کلاسش میاد پایین پیش همکارای زنش و عجب دوستایی داره و میبینم بعضی وختا که خونه اومده شکسته شده و یه زمانی خودش رئیس بوده و خوب انتظار داره منم وبلاگ دارم اذیتش میکنن گمونم ولی هیچی نمیگه فقط وقتی خاصم بیام اینجا خونه ی بابابزرگ بحثمون بود گفتم وبلاگ دارم منم گفت اون وبلاگ پر از غلط املاییت و حالا یادم نیست ولی بدبختیاشو از من میدونست قبلا و از ترس هم منو فرستاد بستریم کنن ولی دلش نمیخواست ولی الان دوستای سرهنگ و اینام پیدا کرده و شغلش عوض شده در اداره و ترسش ریخته
- ۹۴/۰۱/۰۳