خوب درمورد این آیه الخبیاث للخبیثین و الطیبات للطبین و برعکسش صحبت شد که هم رده ی هم باشن خانواده ها که نظارت میشه بر کسی مثلا یه روانشناس نماز نخوون بر من که نماز میخونم نظارت نکنه اگر برای دوتامون بهتره و اما حالا یه نکته ای به ذهنم خورد درمورد این آیه که دختر و پسر باید آشنا باشن از روحیات هم و همدیگرو خودشون باید بخوان نه صرفا روانشناس یا پدر و مادر دخالت کنن یعنی مثلا ایام قدیم که دختر و پسر همدیگرو نمیدیدن قبل ازدباج این شیوه ی منسوخ شده غلطه و باید از همدیگه خوششون بیاد از روحیات نه مادیات و اما چیزی که میخواستم بگم اینه که اگر پسری مومن خیالش بد باشه درمورد زنی یازنان این دیگه نباید انتظار داشته باشه زنانی که آرامش رو خوب میشناسن و قدرت دارن و از قدرت زنان درامور کشور نمیشه غافل شد لذا من نباید شکایت کنم که زن های مومن بر روی اون پسر بالاتر از من متمرکزن ولی من که خیالم بده جادوگرا اذیتم میکنن این در سنت الهی اینطور نیست عزیز شدن و نه زن ها دست خودشونه که خوششون میاد از فلان جوان و هم محبت الهی است نه جادوگری و غافل بشیم از خدا طبق آیه خدا شیطان قرین ما میکنه لذا نمیشه ایراد گرفت و اصلا بحث حوریان بهشتی پیش میاد که مثلا جناب حافظ صحبت از می و مستی میکنه حالا اگه گفتن تو می مثل حافظ خوردی میگیم نه کجا خوردیم؟ لذا همین زن جادوگر زیاده از سر من و من ظریفیت پاک بودن رو نداشتم و جناب حافظ از حوریان معرفت کسب میکنه و ما انتظار بوس بوسی و بغل داریم و اینطوری نمیشه که باید در جوانی پله به پله بیایم بالا البته این زنانی که جمع میشن علاوه برحوری الهی شیاطین هم هستند از جنس جن زن که قدرت دارن و نمیشه چشم پوشی کرد که پلیس نمیزاره و تحمل نمیکن و دخالت میکنه حتما!!!
- ۹۳/۱۲/۲۴