نقطه ی فساد
خوب به نظر شما یک معتاد یا گنهکار مجرمه یا بیمار خوب من میگم نه تنها میتونه مجرم و و بیمار نباشه بلکه میتونه یک مجاهد و شهید والا مقامم برسه بر اثر اعتیادش فقط یک کار باید بکنه و اون اینه که نقطه ی فساد رو کور کنه بله جوانه زن نداره باید نقطه ی فسادش رو بشناسه و گور کنه و طرف عارف هم باشه در نقطه ی فساد استخاره میکنه و دلیل میتراشه تا شهوت خودش رو ارضا کنه و نمیشه با نقطه ی فساد بازی کرد و شوخی بلکه حضرت یوسف در نقطه ی فساد قرار داشت و همه چیز مهیا بود تا اینکه خدا خدا نخواست و نخواست از راه به در شه چنانچه در قرآن اومده که خود خدا راه براش باز گذاشت وگرنه گناه میکرد پس نمیشه شوخی کرد و دست کم گرفت بلکه دفعه ی بعد نقطه ی فسادت رو پیشرفت بده و حضرت یوسف از بس قشنگ هم بود بعضی مواقع سوتی میداد و ناز میکرد خوب الان من داستانمو تعریف میکنم که آقا طرف اگر شهوت داشته باشه جوان ما همون مشکل خاص جامعه ی ما که ازدواجا دیر شده و دکترا با قرص و عمل دارن کار میکنن این بالاخره در جامعه ی ما هست که دختر وجود داره حالا زنان میگن مورده شورشون ببره و هرچه مجرده چون خودشون ضعیفه ها ازدواج کردن و پاکی یا مجردی در جامعه ی ماست فقط بلکه داره به فساد میکشه واین یه فرصت خوبی است وگرنه اگر ازدواج کنن خعلی ها طلاق میگرن و وضعم خرابه یعنی عقب موندگی جوانان ما جنسی است ولی همین مسئله نقطه ی عطف و پیشرفته اگر معتادین مجاهد باشن و نقطه ی فساد رو کور کنند تا حتی شاید به حوریان بهشتی هم برسه دردنیا با کور کردن نقطه ی فساد البته نه درجوانی ها انتظار نداشته باشید خلاصه داشتیم داستان میگفتیم که جوان ما شهوت داشته باشه بالاخره درفشاره ولی تا این فشاره جنسی داره یک زن هایی هم هستند که اینا هم زندگیشون میریزه بهم یعنی جوان ما عقیم هم باشه ها و معتاد جنسی هم نباشه باز خدا زن های مومن رو و یا اجنه رو میفرسته تا امتحانش کنه و این زن ها آرامششون بهم میریزه یعنی چهارپنج تا زن اومده به سراغ این جوان در رختخوابش در خیالش در جسم و روحش و با این حال که به راست خوابیده که اثر فشار کمتر شه باز یارو میاد تو جسمش و میره و جوان خیال خودش پاکه و دنبال این مسایل نیست و خوابش نمیبره و نمیاد خوب چک میکنه یه لحظه میبینن که زنه مومن با چادرش محکم گرفته و شهوت داره ازش میباره و نمیتونه فکرش رو از جوان ما بیرون کنه و بیقراره و این نقطه ی فساد این جوان عقیم شده بوده که استخاره و اینا همش خوب میاد فرای فساد چون نقطه ی فساده دیگه استخاره نمیخواد باید آشنا باشه و دفعه ی بعد از راه به در نشه یعنی طرف معتاده ها ولی دزد نیست حاظره تو جوب بمیره ولی آدم نمیکشه و دزدی نمیکنه و خلاف این ارزش داره ولی برعکس یارو معتاد که شد هرکاری میکنه ولی این هروقت کشید میگه برای بار آخرم بود و توبه میکنه و پیشرفتم داره ولی نمیشه بازی کرد بامواد حتی اگر ظاهری نتونست باید از خدا بخواد و یاد خدا باشه وگرنه اگر یاد خدا نباشه امکان نداره موفق بشه حتی اگر یاد خدا بعد از کشیدن مواد وبرای توبه باشه اینم خعلی خوبه محض همینه که بعضی معتادا خعلی وجدان دارن و خدا خدا میکنند بلکه ما فکر میکنیم دارن فیلم بازی میکنن و مواد میخوان آره اونو که میخوان ولی اگر ما هم معتاد میشدیم تو تظمین میدی بتونی ترک کنیم ما و سالم بیرون بیایم؟؟ نه یعنی میبینی طرف معتاده تو نکشیدن مواد پیشرفت نکردا ولی توی یاد خدا و توبه به درجاتی رسید که ما نرسیم
- ۹۳/۱۱/۲۹