ترور شخصیتی
یه حالت بیشتر روحی روانی که داشتیم قبلا از روی فشارهایی بود که صادر میشد و جن زده شده بودیم و غریب و نا آشنا بودیم که حالا از روی دشمنی با ما بود ولی هرچه بود سخت بود و مظلوم شده بودیم و مورد مسخره ی شیطنت آمیز نه مسخره ی پیشرفتی که میتونه برای مردان لازم و خوب باشه تا پیشرفت کنن بودیم و میخواستن که صحبت نکنیم و ذلیل هم باشیم و بالا هم نیایم چون وضعشون خراب بود و سیستم خراب و دشمنی ها و فتنه ها و منافقان و جاسوسات اجنبی نفوذ و زیاد و غالب و حکومت شیطان برقرار بود و این وسط یقه ی مارو گرفته بودن و بالاخره چیز بود دور بودیم از وسط کشور و نگاهاشون خلاصه فشارهای روحی طوری بود که روزی های معنوی به من میخورد چه آهنگ ها ربط داشت چه فیلم ها و مجلات یعنی خدا قدرتشو میانداخت جلوی چشمم و مخصوصا چیزی خوشال و آرومم نمیکرد جز روزی های فیلهای سینمایی که به اوضاعم میخورد و بالاتر از روحم بود روحشون و نوری بود که روشن بود و اولین مشکل ها و روزی ها و انوار که مهمترین باشن به من میرسید و ما مورد کانون توجه بودیم و اون موقه بزرگان تو زندگیم خعلی کمتر بودن و فتنه بیشتر بود و منم همش نوحه گوش میدام از حاج محمود کریمی غریب خلاصه این مقدمه رو گفتم نمیخواستم اوضاع بدمو قالب کنم اینو گفتم تا چیزی بگم و ما غریب و مظلوم بودیم و ناشناس ولی خدا بلخره از این مشکلات روحی که شیاطین ایجاد کرده بودن با کمک بچه ها و درست شدن سیستم و دعای خیر امام زمان وشما نجات یافتیم خلاصه نکته اینه که اولا این فشارهای روحی یه نوع توجه اهل بیت رو زیاد میکنه و ما بهمون خوش میگذره و مهم نیست دوما من میدیدم که آقا این فضایی که من از وبلاگ قیام کرده بودم و مورد توجه خدا بودم ولی برهکس الان من ناشناس تر بودم اینکه بازیگرانی و فیلم هایی ساخته میشد که با اون فشار روحی از من قوی تر بودن مثل آقای شفیعی جم یا سیامک انصاری یعنی اینا طپری مورد توجه خضرنبی و عیسی مسیح علیهم السلام بودن که فشار روحیشون بیشترو روحیشون خرابتر و حالشون بدتر و وضعشون نابودتر ونقش آفرینیشون خعلی قوی تر از من و نقششون در امور مملکت نقشی که گذاشتن از من که ادعام میشد بیشتر میشد و منو میزاشتن توی جیب حالا چه فیلمنامه چه فیلم حتی آقای برزو ارجمندم روزیش بیشتر از روزی نقشی که من داشتم میشد ومن که مورد کانون توجه بودم و ناشناسم و قدرت نداشتم باز میدیدم اینا دارن اصلا به من خط میدن و فضا رو عوض کردن.!!! الانم که دیگه قصد تخریب و ترور شخصیتشون دارن و وضع رضا شفعی جم مثلا خعلی بد شده و دیگه من اول نبودم در حیطه ی کاریم و وبلاگدهی و اثر گذاری و مدیوم بازی هام دیگه الان که دیگه فضا عوض شد و دیگه راه رو بستن که یه دیونه ی دیگه اجازه نداره مثل من دیگه بالا بیاد و منداز پایه زدم ریختم بهم و دیگهداوضاع روان از بالا درست شده الان و به کلی اوضاع فرق کرده دیگه و من هیچکاره م از بالا درست میشه و ادمین نیستم و مورد آزمایشم و قوی نیستم باز میبینی شایدم رسیده باشم به سر منزل مقصود و نفهمیده ام کجام!
- ۹۳/۱۰/۰۴