افراط و تفریط مجرمانه
یه نکتیه به ذهنم خورده البته من به سیاست کار ندارم میدونی؟ یه نوع هواپرستیه یا معنویت و میدونم که بالاخره همه ی کارها نیروش از خداست که به ما هم داده که حتی گناهم میکنیم ولی نمیدونم از کجا بگم یا طولش بدم وگسترشش و مخ شما رو هم درگیر کنم ولی میدونی؟ به ذهنم خورده که بیشتر کارها و افراد و چیزایی که از انس ها میبینیم از روی هوای نفسه نه از روی ملکوت یعنی من خیلی خوش بین هستم و چون مثلا در مسجد پیرمردایی میبینم که ذکر میگن و ذکر گویی هم جزء معنویت هست بالاخره لذا اونارو خعلی خوب میبینم و انسان های ملکوتی و خیلی خوشبینم و حتی جاهای دیگه مثل فیلم ها که بازیگرانشون رو آدم های درستی میدونم که ملکوتی اند و نه اینکه آدم هایی ببینم که میل نفسانی دارند بلکه خعلی خوش بینم که این هم نظریه ی غلطیه در این دنیا و یه نوع اشتباه هست حالا چون از گناه و درون افراد باخبر نیستیم نبایدم ساده باشیم نمونه اش خود بنده من هم همش میل نفسانیمه چنانچه از شکمم معلومه بعدش کسی که اینطوری فکر میکنه دیگه میگه به خودش اگر یارو گناه هم کرد و عصبانی شد و میل نفسانی اش هم یه نوعی از ملکوته و رذ گم کنی هست یا جز خوبی هاشه و من بد میبینم نه توی این دنیا مردم بیشتر از هوای نفس پیروی میکنند تا ملکوت اعلی منش باشند حالا من درصدش رو نمیدونم لذا میگم روی خوبی های مردم قضاوت نکنیم و گول نخوریم یه خورده ایش هم اینطوره که ما طرف رو سر سفره ی غذا ندیدیم که طرف به میل نفسانی هم میرسه و بالخره باید شکم رو پر کرد در دنیا یا خیر؟ و باید به سراغ نفسمون بریم یا نه!!! لذا آدم ها اشتباه میکنن معصوم نیستن و توجیه گناه نباید کرد و خوش بین به مذهبی ها نباید بود ولی این خارجی ها همه کثافتکاری هایی بعضی شون میکنن ولی ادعا ندارند و خودشون رو پیش خدا بزرگ نگرفتن و ممکنه در زمینه هایی جلولتر از مام باشن مثلا در تکنولوژی و بعضی از صفات زنانه مثل خسد که ما یه فوتبالیست خوب در جامعه نمیزارند که رشد کنه آقایون چون حسادت داریم مثلا یا صفات بد دیگه که چشم نداریم ببینیم ولی توی این مسئله نگاه کن تو خارج جوان هاشون پیشرفت بالاتری دارندنسبت به ما لذا میگم باید یه خورده فکر کرد و مقاله خوبی میشه در آورد روی موضوع افراط و تفریط. و یه نکته ای دیگه ای هم که نمیتونم گسترشش بدم اینه که دید آدم ها در موقعیت و حالا مختلف فرق داره یعنی الان شما یه چیزی میبینی یه گناه کنی یه چیزای دیگه ای نظرت و برداشتت عوض میشه پس افراط و تفریط رو باید با حق منشی و فرقان درست کرد نه با علوم نفسانی دیگر و تحمیل فکر و القای آن چرا اینکه ممکنه شما در دو حالت مختلف نظریه ات نسبت به شخص یا موضوعی کاملا برعکس شه.حتی قضاوت خوب که خوبه خوشبین باشیم ولی قضاوت بد بدتره درمورد افراد کنیم لذا اینو منظورمه که میل نفسانی ما در دنیا خعلی بیشتر از اینه که یه فرشته باشیم و معصوم و این منظورمه که میتونیم هر لحظه بهتر از اینی که میگیم رفتار صحبت و عمل کنیم ولی ممکنه چشممون کور باشه که بهترم میشه شد و ملکوتی.
- ۹۳/۰۹/۳۰