اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

vazaa

چهارشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۴۱ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

الان مسافرتم و داستان داره که خونه نیستم و سایت خراب بود یکی دوروزی نتونستیم بیاییم گیرکردیم اومدیم مسافرت و چند تا موضوع بود که بشه چند تا پست ولی الان دیگه داغ نیستم و نفوذ توی دل ندارم که گرمش کنم شماهم متحیر بشید و احیانا حسادت کنید به ما ولی حالا که احوالم عوض شده شاید بشه توی کی دو پستم جای داد ولی حالا نمی دونم احوال روانتیک من عوض شد یا شما گیر ندادید به وبلاگ یا هرچی هست الان داغ نیستم که بنویسم و نفوذی صحبت کنم و نمی دونم چرا ایراد از درونه یا بیرون شاید شما همیشه بیخیالید یا من چیزخورم داغ نیستم انگار نه انگار تا یه مرحله ای پیشرفت داشته ام و همه چیزمو گرفتندنا و از همه ایناها هم بگذریم سعی می کنم داخل کنم موضوعات رو در یه پست بدیم بیرون البته گفتم داغ نیستم و هم یه سری واردات درونیه ی بوده که در اون لحظه ی خاص که سایت خراب بود وارد شد وم میشه توضیحات براش نوشت و شاید مهم نیست

مثلا داشتم نماز صبح میخوندم تو خونه اومدم نیت کنم نیت کردم اشتباهانه که میخواهم نماز مغرب بخونم بعد یه لحظه فکر کردم دیدم صبحه بابا یعنی میخوام بگم زبونم و حرف دلم که نیت می کردم با واقعیت و آنچه میبود فرق کرده بود و همینه ها یه مرتبه من میشینم برای شما نوشتن (نکته ی اول) و تایپ کردن و من چیزی ندارم و حرف دلم با آنچه هستم و باید بود فرق داره حتی با اندیشه ی شخصیم و از بالا دارن کار می کنند و ممکنه حرفام خودم رو و تفکرات و شخصیت و روانم رو نقض کنه لذا قضاوت نکنید و دارو ننویسید برامون و فکرش که کردم که چگونه ام دیدم من مانند یک رادیو هستم و دستگاه ضبط یا موزیک پلیر یا کامپیوتر دستگاه پخش موسیقی اگه نباشه شما نمیتونید چیزی گوش بدید ولی چیزی از خودش نداره و این دستگاه نیست که با ما صحبت میکنه و اثر داره و پشتش یه آدمه لذا من یه کامپیوتر متوسطم که نفس دارم پس پیشرفته ام و داخل می کنم خودم رو وصل می کنم ولی چیزی ندارم از خودم باز که به شما عرضه دارم این علی رومیگماااا. نکته ی دوم اینکه آقا حرف دل داشت در نمازم تفکراتم رو نقض می کرد یعنی آقا بعضی ها باید توی امتحانات مدارس اشتباه تست بزنن یا اشتباه بنویسیند تا تازه یادبگیرند واینطوری اگرچه شاید تنبل باشند ولی در فشارند

و دومین حالت وارداتیم برمیگرده به حالتی که در مورد رندان داشته ام دیروز قبل از مسافرت به جهرم و بحث مفصلی است که بخوام درمورد رندان صحبت نمایم که داغم نیستم و یادم نمیاد چه چوری میخواستم بنویسیم و قشنگ درنمیاد ولی بالاخره از بالا میرسه اینکه آقا ادامه ی پست قبل بود که لازم شده بود بگوییم اینو که آقا رندان یا مجنهدان و زیرکانما قبلا گفتیم که نمیشه روی سرشون سوار شد حالا داشتیم دیروز فکر میکردم که آقا رندان یه خصوصیتی دارند که هر لحظه میدونن باید چه کرد در هر فضایی یعنی مثلا در هر جایی یه صدای خاص دارند خوب محیطه دیگه در هر فضایی یه نفوذی دارند اینطور نیست که دربرابر روانشناسان و شیاطین هم هستند دیگه و اینا همیشه یه جور رفتار کنند و بشه شناختشون اینارو وای به حال مردی که توسط زنش شناخته بشه وای به حال من که روانشناسا منو بشناسند لذا باید تخصص داشت و نگذاشت که تکراری فرسوده شکست خورده ذلیل و نهایت تحت قدرت و چنگال یارو قرار بگیریم که از خود هیچ چیزی نداشته باشیم و تا خود چه باشد و خداشناسی و اینکه آقا وقتی شیطان نشسته روبروت و شما رو از جایی میبنه که شما متوجه نیستید و نمیبینیشون و اینا دارند روت کار میکنند بالاخره یه طوری میشه دیگه اینا خبره اند لذا باید رند بود و من نیستم این رندیت رو ندارم و از صدام مخصوصا معلومه که در چه حوالی ای میچرخم و بچه ای هستم برای خودم علم روانشتاسی یک علمی است که از اسحله ی نظامی بدتره علمی است که کهنه نمیشه و طلاق همیشه بوده ولی بعضیا در موقیعت های مختلف قرار بگیرند هزارتا کلک مخنلف بلدند اینو من نمیگم خوبه و منظور نیست رندی کلک نیست حتی اگر به صورت کلک اجرا بشه و گول زدن مردم و ریا هم شد رندیت آخه؟؟ تا جنس فروش بره تا غیره.و باید از دست شیاطین خودتو نجات بدی بعضی موقه ها باید فیلم بازی کنی بعضی موقه ها اصلا باید مصنوعی رفتار کنی خوب نمیدونم من که رند نیستم که چه باید کرد وقتی دارند روانشناسان جن منو تماشا می کنن و من خبر ندارم و تحت تسلطشونم و فکری به ذهنم نمیخوره خوب شما چه طوری الکی سیبیلت بخاره؟ یه کاری باید بکنی درمیان اینا دیگه یا الکی یه جات درد بگیره اینا دارن روی همه چیزت حساب باز میکنند تا تسلط کامیپوتری ایجاد بشه تا هر موقه خواستند شما در رانندگی تصادف کنی و خلاصه به میلشون رفتار کنی بدون اینکه طوری بشه الان ما اسلام داریم دین گهربار ومیبینی که در اسلام اینطوری هست یعنی پلیس آمریکا الان شما مشاهده میکنی که بعد از بیست سال متوجه میشه پدری فرزندش دخترش رو 20 سال حبس کرده ولی پلیس های ما اینطوری نیستند و ما نباید پیشرفت کنیم الان اگه آهنگ عشقولانه ی شادمهری فضاش نیست و من نمیگم که خوانده نمیشه بلکه فضای عاطفی اش نیست و نفوذیش این تقصیر پلیس هم هست که اولین کسی بوده که بهش حمله کرده به فرهنگش و تسلط ایجاد شده و کم کاری کرده به عنوان اولین فرد نفوذی بین مردم و اصلا شیطون هم نباشه خدا میگه بعضی از زن ها و همچنین فرزندان دشمن شمااندو میشناسند که چه کار میکنی و اخلاقتو بعد متناسب با خودت میکشند روحتو و میخورنت و آسیب روانی میزنند در حالیکه هیچ گاه پدر و مادر اینطوری نیستند.

سومین حالت جایی بود که یاد بیست و سی و صرفا جهت اطلاعش کردم از دو هفته پیش که میگفت تبهکاره (یه همچین چیزی) گفته یا ... (بوق) یا فیلمتو نشون پدرومادرت میدم آقا یه کم باید حیا داشت حالا اینجا وبلاگه ولی واقعا ارتباط جنسی که زن میکنه دادن محسوب نمیشه در همه جا و خوبان ما و اقدر فکرا خراب نیست  و بد نگاه کنیم که مستفیم میگیم و تبلیغ می کنیددر اخبار که اینطوری صحبت کرد محض جلب مخاطب مجبور که نیستی که اینطوری صحبت کنی داداش من

چارمین واردات دیروز جایی بود که گفتم شاید ظهور امام زمان تا یه زمان خاص یا درکل شخصی باشه که هرکه جداگانه ببینتشون و این سخته تره اگه قرار شد و لیافت دیدار بود یعنی حسنی بشه خودش یعنی نفس زکیه بشه خودش بفهمه که بدترینه که سفیانی خودش بوده اینارو که بفهمی کارت جور میشه.

پنجمین واردات در دیروز بود که بیرون بودیم بابام زنگ زد گفت برین بانک یه مقدار پول برای جهزیه ی خواهرم در بانک پارسیان گذاشته بودند که با شرابط خاص زیاد بشه بعد مامانم میگفت کاش سکه ثبت گرفته بودیم به جاش حالا بگذریم من فکرم خورد که آقا من نمیدونم سیستم بانک ربا هست یا نه ولی با توجه به اینکه قدرت آنقدر زیاده که دیده نشده در جمهوری بانکی ضرر کنه در محاسباتش ولی در هر حال آیا این دزدی حساب نمیشه که سود بکنه بانک ولی بیشتراز حداکثر بیست در صد نده ما معتقدیم که باید به اندازه ی سودش پول بده و حتی به اندازه ی ضررش ما مشارکت کنیم تا چرخ صنعت بچرخه و رونق ایجاد بشود.

  • محمد علی رضائیان جهرمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی