یه سه تایی نکته بگویم و شخصی هم هست یعنی داشتم نماز شکر میخوندم امروز صبحی به دل خورد یا مثلا رفتم مجلس اهل بیت عزاداری گریه کردم چیز شد دومیشم اینکه داشتم تو حمام فکر میکردم
اما اول اینطوری بگم که آقا بعضی موقه ها میگیم دیگه امید نداریم ما به کسی هیچکسی هم دعامون کنه کارمون درست نمیشه یا بخشیده نمیشیم یا درب رحمت باز نمیشه دیگه چه فایده وقتی هیچکسی کاری نمیتونه برامون کنه دیگه چه دعایی بخونیم پس به درد نمیخوریم و این همه سینه زدیم عوض نشدیم خوب میخوام بگم این یک حالی است که اتفاقا باید برسیم تا دعایی رو باز کنیم یعنی وقتی تو امیدت به همه جا قطع شد اتفاقا زمان خوبی است برای که این همه نماز هست این همه دعا در مفاتیح حالا موقه شه که بخونی و سو استفاده و استفاده کنی مثلا من امروز تو مسجد داشتنم کتاب ارتباط با خدا ورق میزدم آخرین صفحه ش درمورد نماز شکر بود که به جا بیاوریم و خواندم
دومین نکته ای که این روزا به ذهنم خورد اینه که آقا میگه این همه ما سینه زدیم و گریه کردیم در مجالس پس کو شهدا کو این مرده ها چرا در زندگی ما اثر نمی کنند؟؟!!! خوب این نکته ش واضحه که ما گنهکاریم که اینطوری فکر کنیم و حالا دوران جوانی و نوجوانی خوبی داشتیم که محبت امام حسین رو داشتیم یا توبه شکستیم و طمع داریم که همونطوری باشه که میگیم چرا دعای شهدا و تاثیرش رو نمیبینیم در زندگی خودمون و اتفاقا داشتم فکر میکردم رسیدیم به اینکه آقا ما گناه کردیم دیگه باید برای تنبیه هم شده یه فضایی ایجاد بشه که دیگه همون گناه رو نتونیم بکنیم یعنی میگم اینکه شهدا هم همین سوال رو از ما دارند که چرا با وجود این همه تاثیر و دعایی که در زندگی ما دارند مثلاا چرا با این همه ما عوض نمیشویم و آدم!!! یعنی باید به خاطر گناه اول دیگه گناه بعدش پیش نمیومد و رحمت و معرفت و دین و خدا و اینا گرفته میشد ولی دیدیم که نشد مثلا حضرت آدم کسی نبوده براش دعا کنه گناه به اون صورت عقلی ما نکرده هم ولی از بهشت رانده شد حالا ما این همه گناه میکنیم انگار نه انگاره ما و تاثیر شهداست واینا...
نکته ی سومم اینکه داشتیم روضه وسطش به دلم خورد که تو فکر میکنی امام حسین براش مهمه این گناهای تو؟؟ یعنی آقا دستگاه بزرگه یه مرتبه زیر و رو میکنند همه رو و شفاعت میاد میبره مارو وقتی آدم میاد تو مجالس اهل بیت میشینه و اشک میریزه حساب کن خودت و بدون حالا گناه بده ولی اصلا به گناه من و شما کار ندارند و نمی بینند پس چی رو میبینند؟ چه میدونم.
و حالا باید بعضی موقه ها آقا شیطون میبنده حالتو میگیره حتی اشکت رو و خودتم خودتو بالا میگیری و تواضع نداری بعد میگی چرا اینطوری شده بالاخره ما باید خودمون در معرض نور اهل بیت باشیم یا نه؟ قایم نشیم از نور و نترسیم و حالا هرچه قدر بدی شما و من حتی دروغکی هم که شده یه تسبیح دست بگیر بگو غلط کردم یا امام حسین حالا همشم ذکر گناه نباشه که چیز باشه سلام بده و توسل بجو اینا الکی نیستا درسته خجالتم خوب چیزیه ولی اینجا باید پررو باشی شیطان گولت نزته به سادگی از کنار ائمه عبور کنی و نور و چیزی نگیری و توسل توسل توسل نجوییم شروع کنیم دست منم نیست و دعای دیگران خودمون بریم سمت نور با کمال پررویی و سماجت فقیری کنیم و همینه که شیاطین فرصت رو ازت میگیرند و پشیمون شدی بعد گناه ممکنه بیشتر پیش امامت بری و دیگه مضطر بشی ولی حالا دیگه ؟ پس وقت را غنمیت بشماریم و بدونیم که شیاطین دارند کار میکنن رو ما که از رحمت دور باشیم و خجالت بکشیم و نریم پیش اماممون و کم رویی من حالا حدیث رو نمیدونم این کمرویی آقا رسم ادب نیست ولی یه حدیث تندی قبلاا درموردش خوندم که حالا یادم نیس بگم خدمت حظورتون یعنی من در پستهای قبل گفتم که بعضی کارهارو نمیکنیم دیگه و کار فرهنگی میکنند اینو من قبول دارم که باید رزق و روزی الهی باشه که کار فرهنگی رخ بده و کارساز باشه این درست ولی ما میبینمی که فضای شیطانی رخ میده و میگیره رزق رو و یه عده هم پشت سرش همینکارارو میکنند و راه میافتن چه پلیس چه دیگران و جوگیرمیشن جلوی جوانان رو میگیرند و اینا هم ترسو میشن یا چیزای دیگه مخصوصا مردا.پس شیاطین مراقب باشیم فضا سازی نکنند که نتونیم وگرنه بله باید رزق معنوی و فرهنگی و اینا از بالا برسه و باید توکل داشت من به توکل کار نداشتم و شیاطین بود منظور.
- ۹۳/۰۴/۳۱