خوب داشتیم قرآن میخوندیم طبق برنامه به یه نکته ای رسیدم که تا حالا که هنوزم فکرش میکنم باز نمیشه برام این آیه از سوره ی قصص رو شما توجهی بنماید البته نمیخوام علمی اش کنم میخوام همینطوری باز کنم که توجه کنیم بش وگرنه تفسیر هست حسش نیست که برم.
فَسَقَى لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّى إِلَى الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ
موسى براى (گوسفندان) آن دو آب کشید؛ سپس رو به سایه آورد و عرض کرد: «پروردگارا! هر خیر و نیکى بر من فرستى، به آن نیازمندم!»
خوب داشتم میخوندم آیه رو و کاری هم نداشتم تا رسیدم به کلمه ی فقیر!!! این آخرش چه طور شده موسی(ع) میگه فقیر اگر احتیاچ بود میگفت محتاچ این دلم میخواد بفمم که این زبان کیه و چه حسی داشته ایشون که زیر درخت رفته و گفته من فقیرم به آن چه از خیر نازل کنی اول چه خیری در کاربوده شما برید بخونید رفته گوسفندان دو دوختر و یه پیرمردی رو آب داده خوب آیا منظورش به این کار خیر بوده که کرده؟ حالا که کرده چرا میگه من محتاج و فقیرم به اینکارا!!! چه حسی داشته آیا احساس مثلا نزدیکی به خدا کرده این کلمه ی فقیر رو چرا به کار برده استغفرالله این معنای شهوت آلود که نداشته که اگه دخترها بیان با من ازدواج کنند من خوشحال میشم و محتاج میشم بهشون و فقیری میشم در اون حالت نه این کار خوبی که کرده انگار شاید برای اون کارش و تفکراتی مخدوش که پس از قتل و دربه دری ایشون بوده یه کاری کرده که جلب توجه خدا شده و میگه من خدا نیاز داشتم که از اینکارا بکنم که حالم خوب بشه و کار مردم رو راه بندازم.شاید اینطوری بوده ولی باز چه حسی داشته که گفته فقیر به جاش 100 تا کلمه میتونسبه بگه آخه شما فقیر رو در نظر بگیر پیامبری هست که فقیر بوده باشه!!! بعد تو دعاهام ما میگیم ای خدا فقیرتیم اینم فقیریش برای خداونده حالا چه طور شده بوده و چه حالی داشته که میگه برای هر خیر و نیکی که بر من بفرستی من محتاجم من فقیرم که رفعش کنم یعنی خودمم لازمم میشه یعنی راهی هست که اینطوری باز میشه دلم یعنی اینطوری آرومم میکنه نه مثل سیگارا!
- ۹۳/۰۴/۲۴