یادمه آخرین باری که رفتم جهرم پیش بابا بزرگم که فیلمشو از ایشون رو هم گذاشتمش اینکه آقا خلاصه نشستیم پیش هم و ایشونم ناشنواست و نشست صحبت کردن یه ریز و حالا که موضوعمون اجتهاد و مجتهدیدن شده بود یادم افتاد که چیا میگفت زیاد گفت ولی خلاصه هم نه اینا که برام جالب بود و مونده توی ذهنم و تازگی داشت رو میگم که:
آقای خامنه ای (ره) رساله شون رو برای مردمان دیگر جهان نوشتند چون اعتقاد داشتند که اعلم تر از من هم هست و بعد من گفتم کی؟؟ و میگفت همین مجتهدا و یکی یکی نامشون رو میبرد و فهمیدم خودشم الانه در حال حاظر مقلد آقای صافی اند حالا شایدتم به من دروغ گفته و آقای خامنه ای باشه من نمی دونم خلاصه در مورد مجلس خبرگان صجبت میکرد که باید رهبر مملکت بتونه بیاد بره با سفرا صحبت کنه و اینا میشینن و سه نفرو انتخاب می کنن از بین خودشون رئیس مجلس هم میگفت میتونه خودشم بین این سه نفر انتخاب کنه بعد رای گیری میکنن مجتهدا و انتخاب میکنن بعد میگفت ما الان شاید بیش از 200 تا مجتهد داشته باشیم که کتاب بیرون نمیدن و همین چیزا برام میگفت و غیره.
و اگه بخوایم که یه کمی بیشتر باز کنیم این غیره رو در مورد نخست وزیری صحبت می کرد که منهل شد و هم اینکه این میرحسین موسوی چیز بوده نخست وزیر بوده و حالا معاون اول بجاش اومده بعد درمورد قائم مقام رهبری یعنی آقای منتظری صحبت کرد که لتگ و ترک و جفتک انداخت تا بر کنار شد مثلا میومدن خانواده های زندانی ها و این دلش میسوخت و جفتک می انداخت تا گفتند که باید استعفا بدی و میگفت این دولت هم نخست وزیر که نه معاون اولش رو یه نفر پیر انتخاب کرده تا...
- ۹۳/۰۴/۱۶