اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

http://ali.bloglor.com/p134.html

جمعه, ۱۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۲۰ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

بچه ی حرف گوش کن که نبود!!! بچه ی ساکتم که نه! بچه ی همه ی چیز گو میخوای من. من که مشهور نیستم در بین شما وشما چه میدونی خانه ی مو کجاس یا هم مراقبت ویژه و دست و پنهان و ازاین حرفا میشه خلاصه سری دیگه باقی نگذاشته که منو بکشید یعنی داشت آقای فاطمی نیا (ره) تعریف میکرد امروز که نه دیروز که گوش میدادم سخنرانی شون رو که اگه سر رو بیان بگویند مسلمان میره مسلمون رو میکشد.

عجیبه ها که طاقت نداریم یا حتی حدیثه که اگه ابوذر( که این قدر مقام داره ها)(حالا اگه ابوذر باشه و غلط نگم) میدانست که چه چیز در قلب سلمان میگدرد او را میکشت!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

یعنی چه؟ شما چه فکر میکنید در باره ی این جمله آُیا قبیحانه فکر می کنید ککه مثلا به این دلیل سلمان را میکشد که سلمان (مثال میزنیم ها و در مثال چای هیچ مناقشه ای نیست) که سلمان محرم زن شماست که میرفته ابوذر میکشتتش یا چیز دیگری؟ آخه این شیخ نشین های عرب بحرینی بود فکرکنم میرفت با زنا دست میداد میگفت من فرق داره موضوعم حالا کار نداریم به این کار دارم که چه سری در قلب سلمان بوده و از چه منظر ابودر میخواسته در اون صورت سلمان را شهید کند؟ از نظر مثلا غیرت؟؟ چون ما کار (چی بگم) از یه مسلمان ناب بشنویم فورا میگیم خوب غیرتی شده. خوب داشتم میپرسیدم بله چه در سیته ی سلمان نهفته بود آیا نباید گوشه عزلت در پیش میگرفت و میرفت پیش خدای خود و مثل ما هم برای شما کلاس نزاره و منم جونم رو دوست داشته باشم یعنی میخوام بگم به خاطر گناه کبیره ای که انجام میدادم و خدا منو ببخشه یه سری راز توسط بنده باز میشد و... حالا دیگه چه طوری زنده موندم بماند خودتون حساب کنید

حالا هم هنوز تو اون هواها برم داشته  و به خیال سختی های اون موقع سیر میکنم در حایکه بوی سیب سرخ رو هیچ روزی نتونستم استشمام کنم و برسم به روزی که یه بارم شده رسیده بوده امیه آخه این راهش نیست ولی چه کنم خدا هم اگه از راهی که گفته بنا بر داستانی که شنیدم کهفکر کنم موسی یا پیغمبر دیگری میبینه که فردی سه روز داره زاری میکنه که خدایا منو ببخش بعد از خدا سوال میکنه خدا میگه اگه این اشکش با آب بینی اش هم مخلوط بشه (تا اینجا) نمیبخشمش مگر از راهی که بهش گفتم وارد شه. خوب چرا بعضی ازما بعضی مسولیت های سخت رو قبول میکنیم و بارش رو بر دوش میگیریم فکر کردی توبه کردن مسولیت سنگین نداره بر دوش اولش اینکه دوباره اینکارو نمیکنم دیگه حساب کن مسول کار دیگران بشی این دیگه چه توبه ای میخواد. ان شالله هممون آخرش مریض؟ نه شهید بشیم...همین

  • محمد علی رضائیان جهرمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی