امروز داخل نماز توجه نمودم دیدم با توجه به اینکه آیت الله العظمی فاطمی نیا توی یه سخنرانیشون عرضه داشته بودندیه(البته با توجه به اینکه من قاطی نکرده باشم و مطالب رو پیوند نداده باشم) که قریب به این مضامین که با پیشرفت جدید هر روزه که دستگاه هایی میاد اینا هر کدومشون بدونید یه مضراتی هم دارند برای مامثلا مبایل که از وقتی پیداش شده پرندگان مهاجر مسیر خودشون رو گم می کنند!!!یعد یادمه توی سخنرانی که گوش میدادم حضار هم خندیدند.خلاصه ما که نمازمونو خوندیم. ولی سوالی برام پیش اومده بود که ثله من الاولین و قلیل من الاخرین جوابش بود که گروهی از مردم مقرب از اولین هستند و گروهی قلیل از آخرین بعد به خودم گفتم ما که آخرین هستیم یه دلیلش شاید همین پیشرفت ها و راحتی هایی که اومده جای انسان رو پر کنه در کوارخانه ها و سیفیجات؟؟(چی دارم میگم سیفیجات چیه دیگه!!!) خلاصه ما این نمازی که میخوانیم با پیشرفته شدن دستگاه های تلوزیون و رادیو و ضبط صدا و صوت دیگه نه حالی میمونه و خلاصه شکست میخوریم از دست دستگاههای شیاطین واون موقع ها که این چیزا نبوده مردم مستقیم وصل میشدن و نمازشون رو میخوندند و سیمشون وصل میشد تلوزیون نبود که (خوب حالا نگاه نکن شاید میگی به من!!) حواس پرت کنه مثلا و بشینیم اول فیلمه رو ببینیم خلاصه حواسشون جمع بوده سیم وصل نه مثل ما هر دقیقه یه گرفتاری و کمبودی احساس شد..و گفتم شاید یه تفسیر جزئی همین باشه از این آیه چون سوالم تو نماز این بود که حواسم چرا مثل قدیم جمع نیست و دارم به ماورا فکر میکنم!!! نمی دونم والا.
خلاصه بالاخره کنجکاو شدم که تفسیر آیت الله طباطبایی رو بخونم از سوره ی واقعه و فهمیدم که منظور اینه که بیشتر مقربان مال دوران قبل از اسلام بوده اند و قلیلی از مقربان بعد از اسلام.بعد یه سوالی برام ایجاد شد و پیش اومد طی مباحثی که با مادرم کردم که بله آیا منظور کیفیته یا کمیت؟ البته وقنی که پرسیدم در مورد این آِیه که چرا قلیل شون در آخرند و بسیارشون در اون زمان که عرض شد خوب میگفت مامانم افرادی که قبل از اسلام بودند تعدادشون بیشتر بوده تا زمانی که ما هستیم خلاصه مطلب منم گفتم این منظورش از نظر کمیته یا کیفیت؟؟؟نمی دونم والا ما که به دینمون خیلی اعتقاد داریم و دنبال گمشده هایی هستیم که با آمدن امام عصر رفع بشه و دیگه امیدمون بالاست نسبت به دینو حتی آیت الله حائری هم در سایتشون نوشته بودند که امید زیادی دارند به آینده ی حوزه و از این حرفا خلاصه اینم از این.
و در قسمت {{بحث روایتی}} هم در تفسیر المیزان بعدش این مطلب اومده که:
بحث روایتى
در الدر المنثور است که ابن مردویه و ابن عساکر از طریق عروه بن رویم از جابر بن عبدالله روایت کرده که گفت : وقتى سوره واقعه نازل شد و در آن آمده : ((ثله من الاولین و قلیل من الاخرین )) عمر عرضه داشت :
یا رسول الله جمعى کثیر از اولین ، و اندکى از آخرین ؟ رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) فرمود : بیا و بشنو که این آیه هم نازل شده : ((ثله من الاولین و ثلة من الاخرین )).
آگاه باش که از آدم تا من جزء ثله اولین است ، و امت من ثله آخرین است ، و ما هنوز ثله خود را تکمیل نکرده ایم ، وقتى تکمیل مى شود که بتوانیم شتران خود را در بیابان هاى سودان بچرانیم . (و یا سودانیان ما را در چراندن شتران کمک کنند) در حالى که از گویندگان لا اله الا اللّه باشند، و شهادت دهند که براى خدا شریکى نیست . سیوطى بعد از نقل این حدیث مى گوید: ابن ابى حاتم این حدیث را به وجهى دیگر و بدون سند از عروه بن رویم نقل کرده است .
- ۹۳/۰۴/۱۳