من از اینکه صدای بلندم در فضا پخش شود خاطرات بد دارم
من از اینکه قاه قاه بخندم خاطرات تلخ دارم
من از اینکه به هر کوچه و خیابان بروم خاطرات تلخ دارم گرچه آزادم
من از اینکه بر پدر و مادرم بوسه زنم خاطرات تلخی دارم
من از اینکه در خانه خود دعوایی هر چند طبیعی کنم خاطرات بد دارم
من از اینکه به سراغ گناه روم و هر جا پا نهم خاطرات بدی دارم
من از اینکه هر چه خودم تنها بخواهم بنویسم گاهی خاطرات تلخ دارم
من از اینکه با خود صحبت کنم خاطرات تلخ دارم
من از اینکه با خود درد دل و فکر کنم نزد خدا و بسنجم در تنهایی و خلوتم خاطرات تلخ دارم
من از اینکه قرص و دوایم را نخورم خاطرات تلخ دارم
من از اینکه سیگار بدست گیرم خاطرات بد دارم
من از اینکه بروم به سوی خدا و همه را فراموش کنم خاطرات تلخ دارم
من از اینکه طبق قوانینی که مردم برایم ساخته اند عمل نکنم دلهره و خاطرات تلخ دارم
و ....
تو چه؟
تو بگو چرا!!!!!!!!!
- ۹۳/۰۳/۳۱