سلام بعضیا ذکر که میگن دیگه فکر نمیکنن و در روابط عاشقی قوی نمیشه ولی ما امشب امتحان کردیم که وقتی یه دختر یا زن رو مخت و خودش میخاد از خدا که ممه هاشو مثلا بخوری و در ذهن خودشو نشونت میده در اینجا لازم نیست که دیگه فکر کنی و فقط ذکر بگو و زن رو ببین و حال کن و بازی مثلا بگو الحمدلله ولی اگر زنی رو مخت و ذهنت نیست یا چیزی از خدا نمیخاد که بهت حال بده در اینجا هنگام ذکر گفتن فکر کن و ممه بخاه!
سلام، الا بذکر الله تطمئن القلوب، خب ذکر گفتن خعلی کاربرد داره که شما میتونی به همه جا برسی مثلا اگر استاد مخصوص دستورالعمل بده و من طبق دستور و شرایطش و عددش اون ذکر رو بگم مثلا ثروتمند میشم یا قدرت میگیرم یا چشم برزخیم باز میشه و جنها و ارواح رو میبینم خلاصه اگر روش و شرایط رو بدونی همه کار با ذکر میکنی و حتی آدم های بد رو میشه کشت یا رزق و روزی یا ایجاد محبت یا پول و اینا ولی بعضیا دنبال قدرت نیستند و میخان گناهاشون بخشیده شه یا کسی که شکرگزاری از خدا میکنه آدم فهمیده ای هست و شرمنده ی خداست که میگه الحمدلله یا یکی میخاد شیطان رو دور کنه و ذکر خاصی میگه یا یکی وحشت کرده خلاصه بعضیا دنبال قدرت و پول و شهوتن و دنیا و بعضیا دنبال آخرت و معنویتن که ذکر میگن ولی چیزی میخام بگم در مورد آرامش هست که خدا گفته در قرآن که توسط ذکر خدا به آرامش میرسید و نماز ذکر اکبر خداست خلاصه امام حسین هر چه به شهادت نزدیکتر میشد خوشحالی در چهره ی مبارکشون بیشتر میشد چون اهل خدا و ذکر بود و پیش خدا بود یعنی اگر در جهنم هم باشی و آرامش الهی داشته باشی هیچ ناخوشی و درد نداری و خوشی و خرم و وقتی ذکر میگی در حفاظ الهی هستی و مراقبته خداوند و فرشته ها و شیاطین دور میشن و محبتت و عشقت قوی میشه و گناهات بخشیده میشه و قوی میشی حالا اگر درد و غم و مصیبت و ناگواری و سختی و رنج و فقر و بیماری و حتی عذاب و شکنجه ببینی چون پیش خدایی و اهل ذکری هیچ احساس نمیکنی و در آرامشی!!!
سلام وقتی ما میگیم عمدا دارن گران میدن و صادر میکنن شما باور نمیکنی قبلا اگه مثلا میخواستی لوبیا چیتی تو خونه بپزی ارزانتر از کنسرو لوبیا چیتی نبود که تولید میکردن یعنی اینا که کنسرو تولید میکردن هم لوبیا ارزون دستشون بود هم تولید انبوه میکردن لذا اگه میخاستی با صرف وقت و زحمت تو خونه لوبیا چیتی بپزی گرانتر میشد قیمتش و مردم ناشکری میکردن میگفتن بی کیفیته ولی الان اگه بخای بری لوبیا چیتی بخری و آشپزی کنی از کنسرو لوبیا ارزانتر درمیاد و میفهمند مردم که روی یک کنسرو هم حساب کردن که گران بدست ما برسه! هم مواد اولیه گران شده هم هزینه تولید هم آخرش به هر قیمت که خواستن بهمون میدن!! فقط مغازه هایی که آشپزی میکنند و فست فود ها ممکنه پیدا کنی که ارزونتر متناسب با زحمتش درآد ولی جنس تولیدی نه گران میدن!
سلام یه موقع بود که دلشون برا مردم و تولید ملی میسوخت ارزش پول ملی رو پایین اوردن و دلار رو بالا تا مردم که نمیتونن صادر کنن چیزی به خارج تنهایی فقط تولید کنند و‌کار کنند و دلار رو هم زیاد کردن قیمتش تا مردم زندگیشون رو نفروشند برن خارج و پول از مملکت خارج نشه خب ما هم میگفتیم ایول ولی الان مشاهده میکنیم دیگه تحریم نیستیم در صادرات و الان طمع کردن و میگن ما به هر قیمتی بهتون چیز میز میفروشیم اگه نخاستین هم صادر میکنیم به همسایه ها اونا همه چیزمون که تولید میکنیم رو میخرن و تو هوا میقاپن چون پول ملی ما ارزشی نداره شما مخصوصا تولیدات خوراکی رو خاستی بخری بخر نخاستی مشتری خارجی با سود بیشتر داره حالا اگه بارون میومد این سیاست درست بود اگر جنس اولیه ما ارزان بود مردم بیشتر کار میکردن و‌تولید اگه خام فروشی نمیشد هرچی دلت میخاد بفرست خارج ولی الان تولیدات ما اصلا بفکر این نیستن یک کالای اقتصادی با قیمت ارزان و با کیفیت بدن چون اولا قیمت رو خودشون تعیین نمیکنن و تا این مثلا خوراکی بیاد به بازار یک گروهی از افراد قیمت دلخواه خودشون رو میزنن روش و قیمتی که نزدیک به قیمت جهانی است و قصد دارن که به خارجی ها بفروشند کلا و دلشون برای ملت و‌مردم و فشار روشون اصلا نمیسوزه میگن نمیخای نخر حالا که میخری گران بخر! از یه طرف پول ما ارزش نداره و حتی اگه از چین کالا وارد ایران شه باز گرونه لذا واردات هم قیمت بالایی داره!!
سلام ببین ماکه زن نداریم حق نداریم تو ذهن و دل با زن مردم حرفای زشت بزنیم و بگیم ممه بده چون بت پرست میشیم و زنهای مومن و خشکل مارو نمیخان دیگه بلکه باید فقط از خدا بخایم و نمازمون رو بخونیم و ذکر بگیم و دعا بخونیم تا دل نورانی بشه بعد حالا اگه از خدا بخای که مثلا خدایا یه زن چادری مومن که بهم ممه بده بعد تو ذهنت یه زن خوب خدا میاندازه و میبینیش و حالا یا داری ذکر میگی یا قرآن گوش میدی و با خودت بازی میکنی ولی مراقبی ارضا نشی و حالا که در ذهنت زن ایجاد شده آب عشق در بدنت ساخته میشه و حال میکنی و مست میشی یا آرایش میکنی و خوش میگذره لذا دل جای خداست و قلب خانه ی خداست باید با خدا بدون صدا فقط حرف بزنی حالا ممکنه بعضیا که صداتو و مکالمه ت رو با خدا بشنوند از شیطان گرفته تا جن و روح و مامور وگرنه اگه بخای با زنها مستقیم در دل حرف بزنی داری با شیاطین ارتباط میگیری و خوار و ذلیل میشی و دیوانه و جنزده ولی مومن توی دلش با خدا صحبت میکنه فقط نه با زنی یا دختری و هرچه ذکر و دعا و قرآن بیشتر بخونی ارتباطت با خدا قوی تر میشه و مهربون میشی و خدا بیشتر زنها رو تو ذهن برات میفرسته!!
سلام بعضیا مخصوصا جوانها اصلا حس نمیکنن اگه پدر و مادرشون رو بزارند خانه سالمندان چه اتفاقی براش میافته و جایی که محبت و احساس و خوشی نیست و غربته و تنهایی و بی کس شدن شاید تا حالا پیش نیومده تو وسط کویر یا وسط دریا و یا وسط جنگل تنها باشی علاوه بر خطر چه حسی داری اینکه هیچکس رو نداری و ترس تمام وجودتو میگیره حالا در نظر بگیر بخان بکشنت یا دوستت نداشته باشن و درکت نکنن و طعمه باشی بعد چه حسی داری و ما خیلیامون دلمون به یه چیزایی خوشه که امید به زندگی داریم یکی پدر و مادرش درکش میکنن و بهش میرسن و تنهایی رو حس نمیکنه یکی زن میگیره و بچه داره و دلش خوشه یکی عبادت میکنه و خدارو داره و امام حسین رو یکی دوستای خوبی داره که احساس تنهایی نمیکنه ولی حس تنهایی آدم رو پیر میکنه و اگه آدم بره خانه سالمندان همه چیزشو میگیرن و توان بدنی و جسمانی قوی نداره و دوران بیماری و نقاهته و آب دستش بدن فکر میکنه سمه و همه دشمن خلاصه تنهایی نکشیدیم که تا مرز خودکشی بریم بعضی موقه ها میگم اگه نماز نمیخوندم زنده نمیخاستم باشم و دلم به چی خوش باشه گرچه از عبادت لذت زیاد نمیبرم ولی امید دارم به خدا و اون دنیا و همیشه حالم رو خوب میکنه دعا و قرآن و نماز ولی باید خلوت داشت نه توی خانه سالمندان اصلا پیر بشی که عبادت سخت میشه و توان نداری دیگه!! پس وقتی مادرتو میفرستی خانه سالمندان یعنی برو بمیر!! گرچه نگهداری و پرستار گرفتن هم سخته و پول میخاد یعنی یه روز هم نمیتونی شاید تحمل کنی که پدر پیرت رو بخای تو دسشویی بشوری!!
سلام مرد باید ترسو نباشه و هرچقدر شجاع تر باشه طبق روایات مردتر هست البته نه که دیوانه بشه که حماقت کنه در شجاعت ولی نترسیدن مرد بحث طولانی داره مثلا بعضیا میترسن و زن نمیگیرن چون معلوم نیست آینده چی بشه لذا استرس داره ولی اضطراب برای گناهان و گذشته است حالا اگه از خدا بترسی قوی میشی که نکنه نظر خدا بهم بد شه و هر کاری نمیکنی و فقط این ترس از خدا خوبه بعضی ترس ها هم از روی نادانی و علم نداشتنه و از جن و جسد میترسه ولی بیشترش یا از آینده ست که نمیدونیم چی بشه یا توهمی شدیم و شیطان القا کرده لذا باید بیخیال بود و به خیلی چیزا فکر نکرد وگرنه مرد اگه بترسه نمیتونه روابط با زنش بزنه لذا نباید خعلی فکر داشت حتی اگر حقیقت رو بفهمی و چشمت باز بشه باز ترست بیشتر میشه و از شبطان بیشتر میترسی نه همش بخاطر خودت بلکه شیطان رو ببینی اگه که چطور مسلطه بر همه ما و کاری نمیتونی بکنی و قدرت داره بر همه خعلی ترسناکه و اون موقه بیشتر فتنه میکنه برات و اذیتت میکنن لذا ممکنه گوشه گیر بشی!
سلام آدم به امید و عشق زنده است و عشق انگیزه میده بت که ادامه بدی و کار کنی اون کسی که رتبه خوب میاره تو کنکور مثلا اول میشه اول عاشقه یه نفره وگرنه درس نمیخوند اون کسی که صبح ها میره سرکار حتما عاشقه و چیزی که عشق رو نابود میکنه گناه هست و انواع گناه از خودارضایی و حسادت بگیر تا دروغ و خیانت اینها همه انگیزه ت رو میگیره و قبلا میگفتن دقت کن با هرکسی دوست نشی که زندگیت نابود نشه و خراب نشی الان باید بگن دقت کن کیا اومدن تو زندگیت و مامورتن و کنترلت میکنن و روت کار میکنن مثلا اگه عاشقت نباشن زندگیت سیاه میشه و انگیزه نداری و حالت بد میشه صد در صد و زن پاک از مرد پاک خوشش میاد و زن خبیث از مرد خبیث لذا روال کاری نیست که بری تو زندگی هرکس سرک بکشی باید دوستش داشته باشی از دور وگرنه طرف رو نابود میکنی!!
سلام شکرگزاری از خدا به معنای قدردان بودن خعلی اهمیت داره بعضی ها یا عقل ندارن و بچه اند یا دنیا براشون بازیه و در اوهام و خیال خامند و حقیقت رو نمیبینند چون شیطان جلو چشمشون رو گرفته و مسلطه لذا درد مردم رو حس نمیکنن و فکر میکنن داره نقش بازی میکنه حالا ممکنه نماز بخونه و خدا حفظش کرده ولی احساس نداره و بیخیاله که مثلا همسایه ش مریضه یا بی تفاوته اگر کسی مشکلی براش پیش بیاد و فکر میکنه همش بازیه قضیه حالا درسته که احساسات زیاد وسواسیت میکنه و بی احساس بودن هم حیوانیت هست ولی لاقل باید قدردان از خدا باشیم که خدایا شکرت که سالمم و مشکلی ندارم و ناراحتی ندارم چون آدم تا به بیماری و درد و رنج نیافته قدردان نیست بعد کل زندگیش میشه اون دردی که برای هیچکس نیاد پس باید در دنیای اوهام و بازی نباشیم و بی تفاوت به مشکلات مردم که همش رو نقش و فیلم سینمایی ببینیم و شکر گزاری از خدا خعلی مهمه شما الان مامانت برات غذا درست کرده گذاشته جلو روت بله یقینا یه غذا هست که بیشتر از غذای مامانت دوست داری بخوری و با اوقات تلخ نشستی و ناشکری درصورتیکه همین غذای مامانت اگه نبود معلوم نبود چه کوفتی باید میخوردی و میساختی پس همیشه باید راضی و شاکر بود چون وضعیت بدتر میشد باشه!! و باید از مخلوق تشکر کنی تا از خدا تشکر کرده باشی و همیشه زحمت های پدر و مادرت هرچند اندک رو بزرگ بدون و سر زبان بیار که مامانه عزیزم چقدر چسبید اینطور غذایی تا حالا نخورده بودم به این خوشمزگی و وقتی دقت کنی هرچقدر زحمات پدر و مادر رو بزرگ کنی میبینی باز حقشون رو به جا نیوردی مثلا بگو مامان یه دونه از این پلو که جلوی روم گذاشتی رو هیچکس بهم نمیده و زورشون میاد مردم انگار جونشون رو گرفتن و هیچکس دلش مانند پدر و مادر برای آدم نمیسوزد!! نه دولت نه نهاد های خاص کشوری و لشکری به اندازه پدر و مادر دلسوز آدم نیستن!!
سلام خعلی اوقات آدم میمونه چی از خدا بخواد اما قبل از اینکه بگم چی بخواهیم اینو بگم که میگیم خدایا مارو ببخش گناهمونو بعد میبینی ممکنه مستحق عذابیم میگیم چشممون رو شفا بده بعد میبینیم ممکنه خیر توش باشه که حواسمون همه جا نباشه بعد میگیم سلامتی و عافیت بده خداجون بعد ممکنه در راه خدا برای آدم شدن سختی ها و بیماری هایی باشه بعد میگیم خدایا تنبیه نکن ولی ادب بهمون یاد بده ولی میبینی نمیدونیم چه گندی هستیم بعد میگیم خدایا سختی نبینیم و خوش باشیم بعد میبینی اینطور دشواری رو تحمل نمیتونیم بکنیم بعد میگی خدایا اصلا بیمار نشیم و لذت ببریم همش ولی ساخته نمیشیم و زندگی سخته و فشار میاره رو همه پس چی بخایم از خدا اینکه ما با نام خدا شروع میکنیم و میگیم بسم الله الرحمن الرحیم که خدا رحمان و رحیم است برای که راحت باشیم و خوش بگذره و لذت ببریم و درد نکشیم یا حس نکنیم و سلامت باشیم و دنیا به کام باشه باید از خدا بخوایم حتما که بهمون محبت کنه که بهمون مهربان باشه و بغلمون کنه و مورد رحمتش باشیم و لطف و کرمش و رحمتش اینجاست که پناه به خدا اوردیم و چه لذتی بالاتر از محبت و نور خدا در قلبمون که خدا نوازشمون کنه توسط فرشته ها و حوری ها و دیگه ایام بکامه پس حتما بخاه از خدا باهامون مهربان باشه و محبت بیشتر کنه!!
سلام فرض کن یه مردی یا پسری و یه مغازه سوپری یا هرچی داری و آرزوته دخترها و زنها ازت خرید کنن ولی همش مردهای تخس و بیمار یا معتاد ازت خرید میکنن و اوقاتت تلخه ولی نمیدونی این رحمت خداست و زنها رو فراری ندادن از درب مغازت کسی یا معتادهارو دورت جمع نکردن و این توطئه و نقشه نیست حالا باید تخمی باشی از خدا یه ممه بخاه و تخمتو بمال اینم یه دنیا و لذتی داره همیشه که نباید راست کنی مرتیکه مهم آرامشته عیزم!
سلام خوابیدن به صورت دمر اصلا توصیه نشده و خوابی است شیطانی مگر در چند حالت یک بیدار باشی و نخوابی دوم ذکر خدا بگی و حالت سوم که الان خدمتتون عرض میشه اینه که خایه و تخم رو بگیری در دست و قرآن گوش بدی یا ذکر بگی حالا میشه در مردان دمر خوابید و از روبرو دراز کشید و بهتره خوابت نبره و دیگه لازم نیست تخم رو بمالی و فقط تو چنگ گرفتی و بدن و کمر رو میشه تکان داد و جابه جا کرد منم والا دیدم امشب شیطون ولم نمیکنه به این حالت شدم!!
سلام نمیگم دلیل اصلی بیماری پروستات در مردان ترسو شدنشون هست بلکه اگر بترسن ادرار کردنشون سخت تر میشه و در هنگام پیری و میانسالی طییعیه که پروستات بزرگ شه لذا شیاطین جن در هنگام پیری خعلی اذیتشون میکنن مثلا کلیدشون گم میشه یا کارت پولشون یا حتی ممکنه جلو چشمشون اشیا جابه‌جا شه و‌نمیتونن به کسی بگن چون اینا بدتر میکنن و اگه حتی دعا و قرآن هم بخونی باز آزار میرسونن ولی زنها هرچی ترسوتر باشن قوی تر میشن نمیگم هرچی بیشتر بترسن بلکه هر چی بیشتر ترسو باشن زنها یعنی خودشون رو به ترس بزنن و ریسک نکنن قویتر میشن!!
سلام من امشبم قلیانم رو اوردم جلو تلوزیون چون کسی خونمون تبود و رفته بودن برای شب یلدا مهمونی اون یکی خونمون و بازی میکردم و زنها هم بودن اتفاقا رو مخم ولی با اینکه نصف جوشن کبیر رو خونده بودم زیاد تحریک نشدم که آب عشق بریزم ولی نکته ای رو میخام عرض کنم که اگه میخای تلوزیون رو ببینی اگر توجهت به مرده و بازی میکنی باید خایه و تخم رو ما مردان بمالیم و اگه توجه ت به زنهاست باید آلت رو حالا تخم رو که و میمالی و نوازش که میکنی علاوه بر جنبه درمان میبینی ریش و سیبیل و موهای مردها رو مخصوصا میبینی شجاعت و نترس بودن تزریق میشه پس اگر تحریک نمیشی هنکام بازی کردن فشار نیار و شیوه رو تغییر بده!!
سلام خب مهیار عیار تموم شد و شب یلداست مبارکتون خب ما میخاستیم جلو تلوزیون ادامه جوشن کبیر که پست قبل گفتم رو بخونم دیدم چایی ایم سرد شده چون یه فلاسک چایی هنگام خوندن دعا میخورم خلاصه چایی رو خوردم با سلام و اینا بعد داشتم به تلوزیون نگاه میکردم که دیدم شبکه سه مثل دیشب یه مجری جوان آورده که مشهورم هست مسابقه ورزشی برگزار میکرد الان برنامه ویژه یلدا اجرا میکنه خلاصه داشتم به ریش و سبیلش نگاه میکردم و چایی میخوردم که یاد عن افتادم آره گوه بله اینا برای اینکه زنها عاشقشون نشن و پخش زنده هست برای گریم صورتشون با قلم گریم به صورتشون نجسی و گوه میمالند تا یهو وسط برنامه تحریک و مست نشه و هم زنها وسواسیت پیدا نکنن حالا اینکارا ضرر داره یا مثلا وقتی مسابقه فوتبال با خارجی ها داریم رو لنز دوربین یه دستمال نجس کشیدن از قبل که ملکوتی نشه نگاهها و از این کارا زیاد میکنن حتی نجسی به خوردمون میدن که اصلا به ضررش فکر نمیکنن یا عکسمون رو میبینن یا فیلممون رسما میشاشن رومون و از شیاطین برای تخریب زیبایی استفاده میکنن لذا نور و زیبایی کم شده مخصوصا اونایی که مشهورن میدونن!!
سلام الان داشتم جلوی تلوزیون سریال مهیار عیار میدیدم و صداشو کم کرده بودم و از روی گوشی جوشن کبیر میخوندم و اونجاش که آخر هر فراز میگه سبحانک یا لا اله الا انت... یه نگاه به تلوزیون میانداختم البته من توی کار نیستم و مجردم و انتظاری نیست ولی یه چیزایی فهمیدم و اولش میگفتم اینا میخان مثل سریال کره ای که تاریخیه و یه زن و پادشاه کنار هم نشستن از فرهنگ خودمون بگن بعد دیدم کلا قیافه ها و تیپ ها و ریخت و لباس و سبیل و کلاه خاصه و قبلانا بیشتر به کهنه و واقعی بودن فیلم تاریخی فکر میکردم ولی الان داشتم میدیدم که یه سبک زندگی داره تبلیغ میشه یعنی اینا میدونن کی آدم خاص و زیباست مثلا در چاقی و لاغری اندام خاص داره و طوری جذابه که زن هارو جذب میکنه و یا برعکس مردهارو چون کسی که ازدواج کرده هر مردی رو میبینه با شوهر خودش مقایسه میکنه ولی ما الگوی خاص داریم ولی زنی که ازدواج کرده هر مردی رو ببینه یاد شوهرش میافته اول لذا داستان فیلم و هیجان و جنب و جوش و شور مهم نیست زیاد بلکه قیافه ها و صحبت ها و ریخت و پوشش و کلاه و سیبیل مهمه که طرف جذاب باشه که داره فیلم بازی میکنه!!
سلام آدم وقتی از چهره محبوبش یه کارای بد میبینه یا شخصیت و صاحب منصب و مسول نظامی یا دینی یا سیاسی بعد نظرش کلا به نظام عوض میشه حالا یا میکشنمون یا فساد و فحشا میبینه یا بهمون دروغ میگن یا خیانت میبینیم یا حق خوری و ظلم و سواستفاده از جایگاه یا دزدی به هر نحو چیزی که انتظارشو نداشتی و طرف مسول یا جایگاهی داره رو از اینا میبینه کلا نظرش به همه چیز نظام عوض میشه و انتظار نداشت مثلا فلان آخوند اینکار بد ازش سر بزنه و فکر میکنه همه آخوندان یا پلیسا یا مسولین دزد و فاسدند مثل شهردار سابق تهران که به جایی رسیده بود که زنش رو با تفنگ کشت خوب شما نباید میزاشتی به این نقطه برسه و به این حد جنون و معلوم میشه کارهای بدی هم داشته میکرده و آدم که یه مرتبه جنایتکار و قاتل نمیشه لذا برای اون بدی های قبلیش کسی فکری نکرده و ید شد و بدتر تا یک غول قاتل شد لذا مسولین باید اختیار رفتار و گفتار خودشون رو داشته باشند نه اینکه شیطان بتونه مسلط بشه برشون وگرنه فاجعه درست میشه!!
سلام ببین حاجی من چشم بد به ناموس مردم ندارم که ذهنی بهشون فکر میکنم یعنی من رو هیچ زنی کراش نزدم که با زور بخام هکش کنم و تو اشتباه درمورد من فکر میکنی داداش فقط به زنهایی فکر میکنم که خودشون به یاد منن و خدا در ذهنم ایجاد میکنه و به دلم میاندازه و در ذهن میبینمشون و به یادم هستن و نمیتونن بهم فکر نکنن و خدا مارو به یاد هم انداخته وگرنه رفتم توی مغازه و زنی رو دیدم عاشق نمیشم تا موقعه ای که خودش بخاد منو و بفکرم باشه و اگه خدا خواست و در ذهن دیدمش بعد اگه قلیون هم بکشم و اون موقع حالا یا مامورمه و صدامو میشنوه که ذکر میگم و کنترل میکنه منو یا به هر حال یه زنی هست که منو از خدا میخاد و نمیتونه بهم فکر نکنه وگرنه من نه متجاوزم نه جادوگر که هر زنی ببینم رو هک کنم و خوشم بیاد و جادو کنم و روانی و الحمدلله این همه زحمت کشیدم همه میشناسن منو حالا اگه از خدا یه زن بخام خدا ما دوتارو از دور بهم میرسونه و همدیگر رو در ذهن میبینیم لذا خودم به زور به کسی فکر نمیکنم که الا و لله من اونو میخام و باید هکش کنم و برسم بهش و نه عقده دارم نه حسودم نه خسیس اگه منو خواستن زنها از خدا بهشون از دور حال میدم وگرنه یوخته و یکی دوتا هم نیستن این زنها هر روز زن جدید میبینم بعضی ها هم آشنان و ندیدمشون ولی میشناسمشون!!
سلام الان داشتم حافظ گوش میدادم میگه که
سر خدا که عارف سالک به کس نگفت
در حیرتم که باده فروش از کجا شنید
البته نمیگم منظور همینه که من میگم چون بعد عبادتی عرفانی رو نمیفمم و اتفاقا قبلا هم گفتیم که خیلی نکته هایی که شما در عبادت و پیش خدا یاد میگیری رو باید زنت یادت بده و در عشقبازی با زن یاد بگیری بعد بری در عرفان پیاده کنی
خلاصه بعضی موقه ها هست که ما ذکر میگیم و برای تمرکز قلیان میکشیم بعد میبینیم چیزی که از خدا میخایم رو یک زن که مومن نیست یا جادوگره میدونه مثلا ممه میخایم و اون زن که شاید اصلا متنفری ازش در ذهن میبینی که داره ممه هاشو فشار میده حالا تو داری ذکر میگی و از خدا میخای و یه زن مومن چادری میخای ولی این زن جادوگر نه تنها فهمیده چی میخای از خدا بلکه هکت کرده و نمیزاره زنهای مومن هم بیان در ذهنت بهت حال بدن تا آب عشق یا همون باده و آب خوشی بیاد!! لذا در اینجا سر خدا یعنی گفتگو سری و در دل که موقع ذکر داشتم و خود ذکر شیاطین رو دور میکنه ولی گفتگو لو رفته و باده فروش هم زنی است که با زور میخاد خودشو قالب کنه و جادوگره وگرنه باده رو که نمیفروشند بلکه اگه عاشق باشی جانتو هم به معشوق میدی ولی این باده فروش میخاد با زور بیاد رو مخت و میخاد با زور عاشقش باشی و با شیاطین در ارتباطه و حرف بیصدای توی دلت رو هم میفهمه!!
سلام بعضی موقه ها هست که چشم میبینه ولی بصیرت نداره و گوش میشنوه ولی چیزی نمیفهمه و زبان هم الهی شکر همیشه آزاده و ول و عقل هم کار نمیکنه برای درک نکته و مطلب و چیزایی که میگی حالا این زمانی است که رو مختن چه شیطان جن چه انس و شیطان جن جلوی چشم و گوشتو گرفته و شیطان انس داره میطلبتت و بات حرف میزنه و یا عاشق اونجات شده و میخاد و جنا تو گوشت حرف میزنن و جادوگرا دلت رو تسخیر کردن خلاصه داری وسوسه میشی و هوش بر سر نداری و تمرکز کردن روت و بیدار نیستی و نمیتونی بفهمی حالا هر چی میخای درس بخون ولی روحت سرگردانه و اختیارت دست دیگران افتاده مگر اینکه فضا رو عوض کنی ولی زنهای مومن اگه ما زو هم بخان و بطلبند راهنماییمون میکنن نه وسوسه و نمیخان مسلط بشن بر ما بلکه هدایتمون میکنن و عقلمون رو زیاد میکنن!!