یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

ای که به دور کعبه و منکر حیدری / کعبه ولادتگه اوست دور حیدر مگرد

بایگانی

۱۷۱ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

چهارشنبه, ۲ دی ۱۳۹۴، ۰۷:۱۴ ب.ظ | علی | ۰ نظر

حکم اسب سواری و موتورسواری بانوان!!

اسب سواری


به‌طور کلى اسب سوارى براى دختران و بانوان در مجامع عمومى و در منظر نامحرم، موجب جلب نظر مردان و در معرض فتنه و به فساد کشیده شدن اجتماع و منافى با عفت بانوان است و لازم است ترک شود و در صورتى که در منظر نامحرم نباشد، فى نفسه اشکال ندارد.

(آیة الله خامنه ای مدظله العالی)


موتور سواری برای بانوان از نظر اسلام چه حکمی دارد؟

مسلماً این عمل به خودی خود حرام نیست، اما باتوجه به این‌که در برخی از موقعیت‌های زمانی و مکانی، موتور سواری براى دختران و بانوان در مجامع عمومى، موجب جلب نظر مردان می‌شود و منافى با عفت بانوان است، لازم است در چنین موقعیت‌هایی ترک شود و در صورتى که در منظر نامحرم نبوده و یا خوف فساد و فتنه نباشد، فى نفسه اشکال ندارد.

در روایات سفارش شده است که برای زنان خوب نیست در وسط خیابان راه بروند، بلکه مستحب است از کنار دیوار و خیابان حرکت کنند؛ از جمله این‌که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: «لَیْسَ لِلنِّسَاءِ مِنْ سَرَوَاتِ‏ الطَّرِیقِ شَیْ‏ءٌ وَ لَکِنَّهَا تَمْشِی فِی جَانِبِ الْحَائِطِ وَ الطَّرِیقِ»؛ خانم‌ها نباید در وسط جاده حرکت کنند، فقط می‌توانند در کنار دیوار و حاشیه جاده و خیابان حرکت نمایند.( کافی ج5 ص 518)

بدیهی است که پیامبر (صلی الله علیه و آله) در این‌جا نمی‌خواهد بفرماید که راه رفتن خانم‌ها از وسط خیابان حرام است، بلکه این‌گونه روایات؛ بیانگر اهمیت دادن دین اسلام به رعایت اکرام و بزرگ‌داشت شخصیت بانوان و سلامت حریم آنها، برای حضور در اجتماع است که رعایت هرچه بیشتر این احکام به نفع بانوان و جامعه اسلامی خواهد بود.

اگر اسب سوارى دختران و بانوان مفسده ای نداشته و همراه عمل حرامی مثل لمس مرد نامحرم و یا بی حجابی نباشد، به خودی خود اشکالی ندارد، اما اگر شیوه برگزاری آن به گونه‌ای باشد که همراه با عمل حرامی بوده و یا منافی با عفت بانوان باشد، لازم است ترک شود

حکم آموزش اسب سواری برای زنان چیست؟

اگر اسب سوارى دختران و بانوان مفسده ای نداشته و همراه عمل حرامی مثل لمس مرد نامحرم و یا بی حجابی نباشد، به خودی خود اشکالی ندارد، اما اگر شیوه برگزاری آن به گونه‌ای باشد که همراه با عمل حرامی بوده  و یا منافی با عفت بانوان باشد، لازم است ترک شود.

پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سۆال، چنین است:

حضرت آیة الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی):

به‌طور کلى اسب سوارى براى دختران و بانوان در مجامع عمومى و در منظر نامحرم، موجب جلب نظر مردان و در معرض فتنه و به فساد کشیده شدن اجتماع و منافى با عفت بانوان است و لازم است ترک شود و در صورتى که در منظر نامحرم نباشد، فى نفسه اشکال ندارد.

 

حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):

این کارها در محیط هاى مخصوص بانوان اشکالى ندارد. مشروط بر اینکه سبب ضرر و زیانى نگردد.

 

حضرت آیة الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):

چنانچه در معرض نامحرم نباشد فی نفسه مانعی ندارد.

 

حضرت آیة الله هادوی تهرانی (دامت برکاته):

در صورتی که مفسده ای نداشته باشد و همراه با عمل حرامی مثل لمس مرد نامحرم نباشد اشکالی ندارد.

(توجه: استفتا از دفاتر آیات عظام: خامنه ای، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی  (مد ظلهم العالی)، توسط سایت اسلام کوئست)

بسم الله الرحمن الرحیم

چهارشنبه, ۲ دی ۱۳۹۴، ۰۴:۳۳ ب.ظ | علی | ۰ نظر

بحث بحث مهمی است که الهی ان شاالله خدا یاری بده به امید خدا گوشه ایش رو عرض میکنیم و انتظار میره شما ها هم رویش کار و بهتر بحث بشه بحثه بازی با خدا که مختص جامعه ی ما فقط نیست مختص دنیا و حتی برزخه که فرشته ها هم و ارواح هم قبل قیامت در پستشون نیستن و بازی میخورن و میدن یعنی در آسمان هم وضع خرابه و یه دلیل ظهور نکردن آقا هم همینه عج و اون اینه که بازترش بخوام بکنم باز از خودم شروع میکنم چون خونه خالیم و قرآن داشتم میخوندم که قبلا هم گفتم نیتم پایین و برای خوب شدن قلیان و نوحه که اشک بریزیم بود و حالی کسب کنیم با بخشیده بشویم بوده هرچی بوده میگه که تو اگه راست میگی موقع قرآن خواندنت اشکت میومد اصلا!! خوب اولا سه ولی مطلق حدا داریم در دنیا که امام زمان و خضر و عیسی هم نبی ان علیهم السلام که باید دستگاه الهی رو له کار انداخت خوب فرشتگان دست خودشون نیست که مارو دوست دارن یا خیر و شما هم اگه کسی از استادان در ذهنت باشه حالش رو ممکنه بفعهمی گرچه دغدغه ش رو نه!! حال کار نداریم به این موضوع اینه بحث که آقا وقتی عیسی مسیح و خضر برن مجبورا بازی بخورن که برای اصلاح امور وقتشون رو تلف کنیم که آهنگ ساخته بشه که فیلم ساخته بشه و به جای منبر و مسجد برن روی بازیکن فوتبالیست کار کنن خوب یعنی دستگاه دستگاه الهی نیست یعنی بازی خوردیم دیگه وقتی حتی مساله رو پایین میارم حتی اگر پیش زنش نتونه بخوابه فضای بچه آوردن نیست در جامعه دیگه اگه نتونه بیاد تو مجالس ابا عبدالله و وقت نداشته باشه یا فضاش نباشه از قبیل جاسوسی و شناسایی و چه اجتماع چه شخصی گناهان ما و بدبودن ما و هزار دلیل یعنی میدونی چی میگم شما و من باید کاری کنیم اگه راست میگیم که امام حسین ع بیاد زمین کنارمون از عرش و آسمان ها اونموقع کار درست میشه که حتی در آسمان هم وضع خرابه پیش شهدا و حوریان مدعی زیبا کننده ی ابالفضل ع که میگن زیبایی ابالفضل از میوه های بهشتی و حوریان و ارواحه خوب خودمونم که بیست و چهارساعته گناه و فتنه لذا هیچی لذا باید دستگاه فرشتگان رو بازی کن نه کار انداخت شما به فکر مظلومیت بزرگان به یادشون قرآن اندازه ی معرفتی که داری که چقدر مظلومن حتی داری در خونه ی خودت قرآن میخونی و نوحه و قلیان در خلوت ولی دستگاه الهی به کار انداخته میشه اندازه ی اخلاص و معرفت و شناخت ولیه مطلق خدا و مثلا عیسی که بازی داده شده سرش شلوقه شما با نوحه و فکر کردن بهش فرشته ها ی بزرگ ارتباط میدن و جاشو پر و کمبودش رفع و خودشم راضی با این قران خواندن به یادشون لذا ما معرفتم نداریم که بشناسیمشون وگرنه موقع قرآن گریه میکردیم به یاد خدا و با یاد بزرگان!!!پس باید با یاد خدا ‌ بزرگان حین تلاوت قرآن و کسب معرفت قرآنی و اخلاص با تلاوت قرآن همه ی دستگاه های الهی در جامعه به کار و رحمت خدا بازگرده به دنیا و اجتماع ومن خودم برای اولین بار هم یادشون کردم و هم چون به خاطر گناهان زیاد و ارجاعشون به من دلم تنگ شد یه خورده و گفتم اونا مثلا گرفتارن و کمی به یاد بدبختی ها و عذابشون افتادم برای اولین بار موقع قرآن خواندن سراغشونو گرفتم و دلم گرفت و غمگینانه خواندم بعدشم دیدم توجه به معنی ندارم یه لحظه یه نوایی به دلم خورد و تصمیم گرفتم سوره رو تکرار و با همون نوا فیلم بگیرم از خودم البته ارتباطم قوی نبود و اینو فهمیدم که معرفتم خعلی پایینه نسبت به کلام خدا و اون ها تاجایی که اصلا خعلی وقتا شاید مسخره ست یا بهتر بگم به یادشون نیستم و یا خطشون رو نمیشه گرفت  که حالا فیلم ضبط کردم براتون خواهم گذاشت ایشالا بعدشم قلیان و نوحه گذاشتم و قلیان رو نیمه کاره رها کردم اومدم موضوع رو که به دلم خورد و معرفت کمی بود رو بگم

بسم الله الرحمن الرحیم

چهارشنبه, ۲ دی ۱۳۹۴، ۰۲:۲۸ ب.ظ | علی | ۰ نظر

وای کشته ما رو شخصیتتون وای کشته ما رو تربیتتون
وای کشته ما رو قر کمرتون شما نسبتی داری با مایکل جکسون
وای کشته ما رو شخصیتتون وای کشته ما رو تربیتتون
وای کشته ما رو اون ادبتون دکتر واسه ما تز صادر نکن
چیه مگه به ما نمیاد فشن بشیمو با شما بلولیم و بچه قشنگ بشیم
فکر و دکرمون بشه ادکلنتو شب و روز فک کنیم به شماره سوتینتو
از شما شاپ بسازیم و بگیم دافمی یکی بالش تو متکا تو لحافمی
ترانه تیتیش بیام برات تو والنتاین خونه خالی حالی باری بریم شما هم میاین
ولی تو که مردونه با این چیزا حال می کنی و می شناسی اخلاق سگم و می دونی
از تر و تنگله گری و شویدبازی پا بدهم نیستیم و افت رسمه
نگن عمو تو نخ نقل و جنیفر بوده نگن سوژه می بینه تیز می کنه نخ میده
میگن عمو طالب حال و لهو و لعبه واسش همه چی حلال فقط فاز بده
وای کشته ما رو شخصیتتون وای کشته ما رو تربیتتون
وای کشته ما رو اون ادبتون دکتر شما شیش و هشتتو گوش کن
وای کشته ما رو شخصیتتون وای کشته ما رو تربیتتون
وای کشته ما رو اون ادبتون دکتر واسه ما تز صادر نکن
نظر از ما نخواه نظری نداره نظری نظری همینقد می دونه که شده کمری
که این همه بالا پایین بشی و بی ثمری تک به تک ،دو به دو، گروهی، ضربدری
با یکی دیگه می پری و با ما گیج می خوری شب خونه فاطی و صبح بیت رهبری
ما یه شعر میگیم قد صد تا مانیفست میشه تو روشنفکری مث شعبان جعفری
واسه خنده خوبن فسیلایی مث تو آقا با شورت گلی و ریش پروفسری
واست باخ می زارم و تو عقب جلو بکن میریم تو فضا سید حالی می بری
وای کشته ما رو شخصیتتون وای کشته ما رو تربیتتون
وای کشته ما رو اون ادبتوت دکتر شما شیش و هشتتو گوش کن
وای کشته ما رو شخصیتتون وای کشته ما رو تربیتتون
وای کشته ما رو اون ادبتون دکتر واسه ما تز صادر نکن
دادا خز و بیخیال گوشت و بچسبش خانم دکتر باشی و این همه دلبری
ایشون تو مطبشون به ما سرویس میده یه شهر و دکتر و این همه مشتری
هر کی به شما دخیل بسته شفا گرفت من مریضتمو تو آخر دکتری
بچرخون کمر و با ریتم هیپ هاپ ما با پنبه سر می بریم و بی تاب
می کنیم یه جوری از خود بی خود بشی بگی دی جی یه لحظه ریتم و نیگه دار
که هر سانت به سانت دامنا بره بالاتر امشب شب بالا پنجاهیه دختر
قاطی خون یه رگه خالی خالص بره وتکا هدف فضا مضا باشه لنگا هوا
که با ریتم ما وقت نشستن نیستو رقص ارواح همه وسط پیست و
من مث یه جوونور قاطی و دوزیستو از مقعدم میره ایدئولوژی و ایسمو
خسته از تز و منبر و دگماتیسمو دادا تو کار ما یکی دیگه توبه نیستو
سوژه خندن جماعت موج سوارو اینجور فیلم می کنیم گله ای گله ها رو

بسم الله الرحمن الرحیم

چهارشنبه, ۲ دی ۱۳۹۴، ۰۳:۴۳ ق.ظ | علی | ۰ نظر


معاون استاندار سمنان:
مسجد سنگر مقابله با تمام تهاجمات پیدا و پنهان دشمنان است

معاون استاندار سمنان گفت: مسجد سنگر مقابله با تمام تهاجمات پیدا و پنهان دشمنان است و این سنگر باید روز به روز تقویت شود.

خبرگزاری فارس: مسجد سنگر مقابله با تمام تهاجمات پیدا و پنهان دشمنان است

به گزارش خبرگزاری فارس از رودیان، سیدحمیدرضا هاشمی ظهر امروز در همایش ائمه جمعه و جماعات شهرستان، رؤسای هیئت امنای مساجد و فرماندهان پایگاه‌های بسیج که به میزبانی پایگاه ثارالله در حسینیه قلعه شهر رودیان برگزار شد، در سخنانی با گرامیداشت هفته دولت و تبریک این هفته به همه خدمت‌گزاران به انقلاب اسلامی اظهار کرد: هفته دولت فرصت مغتنمی است که خدمت‌گزاران نظام اسلامی دستاوردهای خود در عرصه‌های گوناگون کشور را برای مردم که ولی نعمتان انقلاب هستند، بیان کنند.

وی افزود: شهیدان رجایی و باهنر الگوهای دولت اسلامی هستند و این دو بزرگوار مانند دو کوه برای ارتقای انقلاب اسلامی ایستادند و جان خود را فدا کردند.

هاشمی تصریح کرد: انقلاب اسلامی به برکت رهبری امام راحل که یک روحانی وارسته بود و حضور مردم ما در قالب بسیج مستضعفین پیروز شد و تاکنون نیز این دو عامل در کنار هم در تعالی کشور حضور فعال داشته‌اند.

وی بیان کرد: روحانیون ما تأثیرگذار در جامعه و تمام عرصه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و دینی در کشور هستند و این پتانسیل بسیار عظیم را باید قدر دانست و بهترین استفاده را از آن کرد.

فرماندار ویژه شهرستان شاهرود خاطرنشان کرد: بسیج مستضعفین نیز از ابتدای انقلاب بازوی پرتوان انقلاب در همه بحران‌ها بوده و هست و این نهاد مردمی در خط مقدم دفاع از انقلاب اسلامی قرار دارد.

وی اظهار کرد: روحانیت و بسیج دو عاملی هستند که با حضور آنها انقلاب ما در حال پیشرفت و تعالی است و باید رابطه این دو روز به روز بیشتر و بیشتر شود.

هاشمی با بیان اینکه مسجد مامن روحانیت و بسیج بوده و هست، گفت: سنگر مسجد، سنگر مقابله با تمام تهاجم پیدا و پنهان دشمنان است و باید این سنگر روز به روز تقویت شود و حضور بسیج در این سنگر در کنار امام جماعت و هیئت امنا سبب رشد و تعالی آن می‌شود.

هاشمی تأکید کرد: باید تلاش کنیم تا مسجد کانون رشد و تعالی و تفکر جامعه و به ویژه مأمن نسل جوان ما باشد تا اینگونه آنها از خطراتی که دشمن برای آنها طرح‌ریزی کرده مصون بمانند.

بسم الله الرحمن الرحیم

چهارشنبه, ۲ دی ۱۳۹۴، ۰۳:۳۲ ق.ظ | علی | ۰ نظر

---------------------------------------- باز با من اشتباه کن زندگی خود را تباه کن بمک مرا و قی شو شعر در رگی که شکنجه شو در هیبت سگی که گناه شو از عدم هبوط کن به ظلع چندم جهان سقوط کن کراوات این پنگوئن را جر بده کنار این گاو محترم قر بده به هرچه استخوانی ست تر بزن موی بور مقعده ملکه را فر بده درخت شو دول سبز تکسیم ترکیه تفنگ گریه شو جگر های سوریه به لختی چشمت به تلخی بادام تجاوز به رویای تو در ویتنام غول رودس عمو سام را هو بکن دفاع از حقوق انسان را وتو بکن شهید کن خودت را با ترامادول دوباره اشتباه کن با ترامادول دوباره تباه شو با ترامادول سیاه شو سیاه شو با ترامادول باز با من اشتباه کن زندگی خود را تباه کن باز با تو اشتباه می کنیم زندگی خود را تباه می کنیم درخت روی دار و شکفته قنداق ها سیاست طویله ی قرمساق ها به انگشت شاهزاده ها را بگند به من به تو به او به ما به ایشان بخند برین به فلسفه ،هنر به هر چه بود و هست و نیست برین به دین برین بدین نگو نپرس چند زنم را حراج کن به نام مام میهن زنت را بده به من تو شاتت را بزن برو کار می نکن بپرس چیست کار بگا رفته را حرف مفتیست کار بکش عصا از زیر مغز این چلاق ها بخور بکن بخواب در کنار این الاغ ها شهید کن خودت را با ترامادول دوباره اشتباه کن با ترامادول دوباره تباه شو با ترامادول سیاه شو سیاه شو با ترامادول باز با من اشتباه کن زندگی خود را تباه کن باز با تو اشتباه می کنیم زندگی خود را تباه می کنیم ----------------------- Lyric 

بسم الله الرحمن الرحیم

سه شنبه, ۱ دی ۱۳۹۴، ۰۶:۴۲ ب.ظ | علی | ۰ نظر


نمایش ویدیو های ۱ تا ۲۸
آیه الکرسی امشوو
۱ دی ۹۴
۰ بازدید

بسم الله الرحمن الرحیم

سه شنبه, ۱ دی ۱۳۹۴، ۰۴:۵۳ ب.ظ | علی | ۰ نظر

دوباره رسیدم به رنگ خدایی شدن گرفتن و بودن و باید شدن و دوم هم دیدن اینکه خودپرستیم دو مثال از خودم اینکه موقع نوحه و قلیان گریه و اشک میخاستم در صورتیکه خودپرستیم و قدرتم زیاد بشه ولی نور الهی با خودپرستی نمیشه یعنی من نوحه رو سوزناک ندونستم چون اشکم نیومد درحالیکه اصل خدا و خداییان اند و هی آهنگ رو عوض کردم درحالیکه میخاستم خودم جای خدارو بگیرم و شمارو گول بزنم و اگر خودپرست باشیم به هیج جا نمیرسیم دوم اینکه فکر میکردم هر که خدایی بشه قدرت الهی میگیره الان فهمیدم مثل مراجع مظلوم میشه و هیچکس درکش نخواهد شد و در دنیا چنان فشار میاد که هیچکدوممون طاقت یه لحظه خدایی شدن مراجع رو نداریم درصورتیکه فکر میکردم با نور خدا در دنیا میتونم بر سر همه مسلط شم پس باید امام حسین زمانمون رو بشناسیم و وصل بشیم درحالیکه خدا با توجه به خواسته ی اونا هست که به ما رحم میکنه و ما نور رو برای خودپرستی و مشهور شدن و دنیا خواستیم و اصلا گناه کردیم و خدا هم مسخره مون کرد بعد گناه لذا دو نکته قبل از قلیان دارم و بعد قلیان هم اینکه ما امام حسین زمان خودمون رو بشناسیم و پشت خط اونا کار کنیم مثل مراجع که نور خدایی شدن از اوناست فقط و اونا دلشون خونه که ما نمیدون دغدغه هاشون رو و اصلا بیشتر از امثال ما دلشونم خونه که مدعی هستیم اصلا بعد میخوام خودپرست هم بشیم لذا کمی هم اشک ریختم و اما قبل نوحه ی قلیون کمی در خونه خالی قرآن میخونم و تکنیک داره اما قبلش اینکه اول همش با خدا درد دل کنیم یعنی دوست داشتن معشوقه های ذهنیم رو هم حتی از خدا بخوام نه به خودش بگم نازم کن!!! اصلا همه چیز باید از خدا خواست شما و من از آینده خبر نداریم پس بگیم خدایا بسلامت برسون مارو خونه هرکاری میکنیم با خدا بگیم و از خدا همه چیز بخوایم مدام یعنی مثلا قلیونم بکشیم بخوایم خدایا تو اشک بده هی درخواست از خدا کنیم و هی پناه ببریم برای جزئی ترین کارها همش رنگ خدایی بدیم به زندگی و هی در دل با خدا حرف بزنیم حتی مثلا دستشویی هم بخوایم بریم از خدا بخوایم راحت تخلیه شه این دیگه اصلا چیزترین موضوعه خدا میگه ادعونی استجب لکم دوم نکته بزرگان هستن من قرآن رو تصمیمم شد برای مراجع بخونم قبل از قلیان و نوحه و اصلا اینکارو هم برای فرشته ها اومدن میکردم نه برای خدا اینم خودپرستیه امروز تصمیم شد برای مراجع و استادام بخونم بعد مثلا شما توجه کنی عارفان بزرگ مثلا روزی هزار بار سوره قدر میخوندن بعد من چندین سال پیش اومدم امتحان کنم گفتم یعنی چه و هی مبخواستم معنی و اسراری از سوره رو کشف کنم و خسته م شد و دیگه اینکارو نکردم حالا مبفمم این عارف مثلا به امام حسین ع وصل بوده و برای ایشان و به یاد صورت مبارک و به عشق استادانش اینکارو میکرده نه که توجه ش حالا حتما به معانی و اسرار جدید سوره باشه بله اکتشاف رخ میده پرده کنار میره و راهنمایی و هزارتا چیز بهت میدن که اگر به یاد استادت همینطور قرآن بخونی و راه رو بهت نشان میدن و از اونا است که به ما رحم میشه و نور میدن پس این خودپرستی و قدرت طلبی رو باید بیخیال شد که خعلی سخته ما نور بهمون بدن فکر میکنیم خداییم و مایه ی فضل عالم و انتطار پرستیده شدن داریم مراقب باید بود تا جایی که سرمون به سنگ خواهد خورد اگه خودپرست شیم و خدا اصلا مسخره مون خواهد کرد اینم اشکالات بزرگ و سوتی های دیگرم بود که میخواستم با زور خودم و خودپرستی گولتون بزنم خوب جوانیم دیگه حالا خدا کنه عوض شیم و برگردیم از برکت بزرگان خدارو که نمیشه گول زد!

بسم الله الرحمن الرحیم

سه شنبه, ۱ دی ۱۳۹۴، ۰۸:۵۷ ق.ظ | علی | ۰ نظر

نزن، به اون کسی که باور داری، نزن تو دستت قویه، ظریفه صورت این زن به خدا همه ی تنم اینجا داره میلرزه کی گفته پسرامون اوباشن، دخترامون هرزه؟ آره این درد مث یه غده تو سینمه گمون نکن هرچی میگم از روی کینمه این یه شعر نیست، این یه بغض خفه شده س... ترانه نیست این، یه فریاده تو بن بست این یه زخمه که تو خلوت منو میخوره تو عمق فاجعه ی صورت خونینت میبره تو چشات از حادثه سیاهه، میدونم میگن نفس بودنت گناهه، میدونم تو مث مرواریدی ، اما نه واسه زینت ظریفی، زیبایی، گرونی... اینه صحبت آدما مریضن، تو بودنت سلامت داره آره تو گناهی؛ گناهی که برکت داره آره میجنگم واسه هر چیزی که مال منه اسلحه م صدامه، بلند میشه این حق زنه نمیخوام برام نقش یه دلسوزو بیای بیخود میگی ضعیفم، من شیرم، تو کجایی؟ دیگه نمیخوام واسهم مرثیه سر کنی همین شعرم میشه واسه تو یه تودهنی نگاه نکن روسری رو سَرَمه، این جبره من معتقد نیستم که راه حلش صبره این یعنی حقمه زندگی، من یه آدمم بگو میخوام ببینم، بگو تو چی از تو کمم بذار دو دقیقه بگم مث یه زن حرفمو آدم آدمه، تو باید بفهمی دردَمو قدّ یه تاریخ حقمو گرفتن و بردن نوبتی هم نوبتمه، قدیمیام مردن تو حق داری هرچی میگی، قانون طرفِته قانون میگه بزن، زدن فقط حرفِته این سر واسه شکستنه، آره درد میکنه بزن، منم حرف میزنم ببین کی جون میکنه نمیخوام مث همیشه بشنوی گریمو تا وقتی دستت بلند شد ببینی ترسمو باور کن از تو کتابا اسم مردو خط زدن آدما امروز دوجنسن: یا نامردن یا که زن آدما امروز دوجنسن: یا نامردن یا که زن آره میجنگم واسه هر چیزی که مال منه اسلحه م صدامه، بلند میشه این حق زنه آره میجنگم واسه هر چیزی که مال منه من واسه ت چی هستم تو این دنیای وحشی؟ یه چیز میگم زانو بزنی، کم بیاری، تا شی این آدمیت نیست، مغزتون تو کمرتونه بهتره بچرین، هرزگی آب و نونِتونه عشق براتون یه حرفه، مضحکه، توخالیه بچه خونه خونواده یه چیزه پوشالیه اما من گرونم، قیمتم بالا خونَمه آسون به دست نمیاد، این بسته به جونَمه هر وقت که اراده کردی برات مادر شدماگه جنگ بود پا به پات جنگیدم، خواهر شدم آره این زن خرد و شکسته همسرته آره این زن که حالا نمیشناسی تو، زنته تجاوز یعنی همین، هر کاری که خواستی کردی با توهین و تشر و توسری کی گفته که مردی؟ یه روز میشه که تو نمیتونی بگی چی بپوشم من عروسک نیستم که شخصیتمو بفروشم من پوششم عوض میشه، تو سطح قضیه اینه تو با مغزه که میکنی که تا قیامت همینه دیگه سنگِ هیچ دستی سرمو نمیشکونه کسی دیگه تو گوشم آیهی وحشت نمیخونه تنم لگدمال نگاه هرزگیها نمیشه این یه عزم جزمه، طوفان و خاک و آتیشه این یه عزم جزمه، طوفان و خاک و آتیشه

بسم الله الرحمن الرحیم

سه شنبه, ۱ دی ۱۳۹۴، ۰۸:۵۶ ق.ظ | علی | ۰ نظر

اتل متل توتوله، گاو حسن چه جوره، نه شیر داره نه پستون، شیرشو بردن هندستون، یک زن کردی بستون، اسمشو بزار عمقزی، دور کلاش قرمزی هاچین و واچین، یه پاتو ورچین خورشید قلبم تو دستشون بودو کینه تو چشه شبرستشون بود و میشد تاریکی و به دل نگیرم بازی بز و گرگ و یاد بگیر ولی این بازی واسه من دیگه سخت بود موندن و مردن تو دس بخت بود تو بگو حادثه توی کمینه هر چی که میاد سرمون حق این زمینه همینه که حال من و تو عجیب شده کوچه باغامون پر از صلیب شده پهلوونایی که لنگن و تیر خورده سهراب بی پدرمون خیلی وقته که مرده گیجیم و کلک آسمون باورمونه لالیم و حرف مغزمون حرف نونمونه توی مرگ و چپاول یاسای باغچه ضجه واسه رازقی از فریبمونه اینجا شب ستاره هامون یخی ان عروت الوثقی هایی که نخی ان پاهاتو ورچین حسن کوتوله شیر این گاوای مقدس اخی ان {حسن تو شعر بخون میخوام گریه کنم حسن از داد زدن خسته شدم} غیر حسن کسی تو این بازی نباخته اون سرشو داده با قاضی نساخته حسن من دست و پا تو بریدن لبتو دوختن و ناخناتو کشیدن حسن تو کوچه راه میره مادرا میدونن اسمش رو زبونه مث ترانه میخونن حسن ساکت داره پیر میشه اون شاعر اون یادش رفته مگه مرد دم آخر حسن امروز قصه ها پر گوسفند شدن نقش منفی با بزاس گرگا آدم شدن حسن من حسن یه تاریخ زنده حسن قحطی و درد آدمای ژنده حسن از توپ پلاستیکی تا قمه پای چوبس حسن اما ولی الدمه حسن دل آرام دارابی رو دار حسن شاعر دیروزمون چرا خمار حسن شیش جیبو کتونیه چینی حسن و لالایی با قصه های دینی حسن محکوم حسن تباهی حسن مرگ و جنگ و حسن سیاهی حسن و یاد کوچه خاکی های شهرش حسن و تبعید و دوری و سالها صبرش {حسن تو شعر بخون میخوام گریه کنم حسن از داد زدن خسته شدم میلاد(شر) | یکشنبه بیست و یکم آبان ۱۳۹۱ | 21:56 | 3 comMent

بسم الله الرحمن اارحیم

سه شنبه, ۱ دی ۱۳۹۴، ۰۴:۵۴ ق.ظ | علی | ۰ نظر

خوب سیر زنانه مون آپیدت شد و یه وضع جدید پیش اومد این زنانی که قوی اند و به ذهن ما میان و مومنن و مت مجرد اولش تکبر داشتن نسبت به ما و ما یا خواستمون بد بوده یا الهی و عاشقشون شدیم و دلمون میخاد کنارمون باشن و الان به ما ایمان آوردن و دوستمون دارن و دیگه تکبر ندارن این تکبر زنان از بهترین صفاتشونه ها که باید در هر زنی حتما باشه و چندتا صفته که برعکس مردان باید باشه چندین مرتبه این حدیث رو گفتم و دونکته هرچه مثلا تکبر بیشتر باشه زنه مقامش بالاتر و بهترین زنان الگو بیشترین تکبر دارن نسبت به نامحرم و الان وضع جامعه خرابه ممکنه تکبرشون رو خورد کنن یا طرف نشون نده و مجبورش کنن شیاطین و وضع خرابه خلاصه ولی اگر من رحمانی و الهی باشم میتونم مخ هر زنی رو حتی با گناه هم شده بزنم و هک کنم تا اینجاشو قبلا گفته بودیم حالا اینکه این دوستی ها عاقبت خوشی نداره و نهایتا بلخره من خودم به گناه میکشم مثلا میام بهشون فکر میکنم و اون هم دید اگه به خودش فکر کنم ممکنه منحرف شم مثل قبل لذا  چندتا دختر نشونم داد و گناه نکردم نکردم تا اینکه شیطان منو یاد یه صحنه ی زشت فیلمی که قبلا خوشم میومد و زنه متکبر هم بود انداخت پس عاقبت خوشی نداره برای من و هم اون زن که متواضع شده و دلخوشه به من و بهم فکر کرده و ماهم خوشمون اومده و مومن هم هست ولی امشب من دیدم باید از خدا خواست لذا بهش فکر کردم ولی گفتم خدایا به امید تو نه خلقت!!! مدام تکرار کردم ولی قبلا اگه ذکر میگفتم برای شهوت خود یا محبت اون بود ولی اینبار خدارو یاد کردم و ختم بخیر شد پس باید در همه ی کارها هم بگردیم بیینیم ذکرش چیه و کودومش بهتره و یاد خدا داشته باشیم اینطور که نمیشه ما همش غفلت از خدا و یادش نباشیم بعد تو نماز بخوایم یهویی به خدا برسیم بهترین ذکرها هم جواب نمیده و باید کلی نماز مستحب خواند مثلا لذا فارسی هم شده یاد خدا کنیم در همه حالت و خدا اول در نظر باشه وگرنه کاری که مثلا با بسم الله الرحمن الرحیم شروع نشه ناقص و ناتمام میمونه طبق روایت و باید برای خدا باشه من خودم اصلا خیلی کم با خدا حرف میزنم و از شیاطین و فتنه هاشون میترسیدم که اشتباهه باید حتما به نحوی یاد خدا کرد در همه حال اینطور که نمیشه فقط تو مسجد و نماز خدا خواه بشیم و حواسمون همه جا باشه بعد تو نمازم جایی نمیرسیم اگه حتی سنگین ترین ذکرا رم بگیم باید حواس و توجه از قبل به خدا باشه قبل نماز من خودم قبلانا اصلا به زنان فکر نمیکردم که بخوام شهوت درسته انحراف داشتم ولی خدایی و از فیلتر رد میشدم ولی دیدیم دیگه موقع زن گرفتن نمیشه از زن ها صرف نظر کرد و بیخیالشون بود و این زنارو هم خدا میفرسته که امتحان بشم و هم قوی وگرنه زنان دیگر و عادی مهرشون در دلم نمیشینه وقتی به ذهنم میان و برام مهم نیستن این دوتا هم اولش تکبر داشتن و خوشم اومد ولی الان خودمونی شدیم و در ذهنم میان و قوی اند و باز خودم اولش بهشون فکر نمیکنم ولی خودشون مومنانی قوی ترن که میتونن در ذهنم بیان و آروم میشم و خوشم میاد ولی نمیخوام به ارضا و بهتر بگم خودارضابی بکشه و همین آب قبل منی کفایت میکنه و آروم گرچه تا همین چند وقتا پیش اگه آب قبل منی هم میریخت میرفتم و وسواس داشتم حتما غسل کنم و بدم میومد و غفلت میدانستم سر همین قضیه بار دوم و سوم که زیاد حمام رفتم برای غسل فرستادنم تیمارستان اصلا بعد هم قرص برای کمبود شهوت نوشتن 

بسم الله الرحمن الرحیم

سه شنبه, ۱ دی ۱۳۹۴، ۰۳:۳۴ ق.ظ | علی | ۰ نظر

ما هرچی دایره علم و احادیث بیشتر باشه قوی تریم و نمیدونم دقیق ولی علم بالاتر از ایمانه لااقل علما خوب توی لنزور بودم و آیاتی رو گذاشته بودن تصویرش رو خواندم یکی از آیات این بود آیه ی بیست و هشت سوره ی بقره 

کیف تکفرون بالله و کنتم امواتا فاحیاکم ثم یمیتکم ثم یحییکم ثم الیه راجعون

خوب بله راحت میگیم ما اولش اون دنیا بودیمو زنده شدیم سپس میمیریم و قیامت زنده میشیم این نظریه رو هممون قبول داریم اما مخاطب این آیه کافرانه و چند تا نظریه رو میخایم روش فکر کنیم ببینیم چی میگید بازتاب چیه؟پس نظریه هست و نه فکر شیطانیا

نظریه اول اینکه خدا میفرماید کافران اولش کنتم امواتا هستن یعنی مردن اتفاق افتاد ولی مثلا شهدا همیشه زنده ان حالا کار ندارم مثلا امامان اولش زنده بودن آخرشم زنده ان یعنی فرق داره بین کافر و مخاطب کافرانه شاید 

نظریه دوم اولش همه در دنیا کافر بدنیا میان و کافر کر و کوره

نظریه سوم کافران توسط مردگان کافر بدنیا میان

نظریه چهارم پس از مرگ هم کافرن کافرن و زنده میشن و تصفیه تا به خدا برسن با توجه به آیه  که میگه چگونه کفر میورزید به خدا درحالیکه مرده بودید (یعنی در عالم مرگ کافر بودید) سپس زنده شدید (که کفر نورزید) دوباره میمیرید (زنده و مردن تکرار شد) سپس زنده می شوید (این زنده میشوید یعنی ممکنه ادامه دار باشه و ممکنه بگه درحال زنده شدن هستن مکرر کافران در دنیا و بازمیگردن برای تصفیه شدن و پاک شدن چرا اینکه میتوانست بگه در آینده زنده خواهید شد ولی همیین یحییکم هم میتونه باز قیامت باشه و آینده ی همه ولی بعدش میفرماید ثم الیه راجعون درصورتیکه امام حسین موقع شهادت گفت انا لله و انا الیه راجعون درحالیکه هنوز روز محشر و قیامت نشده پس یحییکم میتونه روز قیامت نباشه !و امام حسین مستقیم رفت پیش خدا ولی شاید برای الیه راجعون شدن باید تصفیه شد و کافران رو راه نمیدهند به سمت الیه راجعون شاید هم اصلا کافران مرگ رو درک نکنن و نه عذاب بشه روحشون نه برگرده نه حیوان بشه تا روز جزا بیاد!!شایدم هی زنچندمین و بمیرن که دراینجا یه نظریه ی چندمی ایجاد شد در ذهن ما درمورد ارواح سرگردان کافر که اینا الیه راجعون نمیشن و در زمین میمونن و به آسمانا نمیتونن برن چون کافرن بعد یحییکم یعنی شما همه رو کافر خواهید کرد روی زمین و تعدادتون روز به روز برای کفر ورزیدن زیاد میشه و یحییکم یعنی قدرت میگیرید که از کودکی حتی بچه ها رو کافر کنن ارواح سرگردان کافر و اینطوری زنده میشید در قالب شیطانیه کفر در افراد تا اینکه ثم الیه راجعون یعنی قیامت برپا شود اینه که دنیا برای خدا ارزش نداره محل جولان کافرانه