یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

ای که به دور کعبه و منکر حیدری / کعبه ولادتگه اوست دور حیدر مگرد

بایگانی

۵۰ مطلب در بهمن ۱۳۹۳ ثبت شده است

رژیم تجسس گروهی

جمعه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۳، ۰۷:۰۰ ق.ظ | علی | ۰ نظر

ببین وقتی خدا میگه تجسس نکنید همینه البته خوبه دکتر مریضی منو بدونه و دکترا مخزن و محرم اسرار هستند ولی اگه همین دکترا بشینن گروه تشکیل بدن و منو روانشناسی کنن و تمام ریز و میز و جیک و پیک زندگی و اسرارمو بگن مخصوصا اگر من مومنم نباشم و ضعیف و زن اینجا خطرناکه و فتنه درست میشه و من اگه قوی نباشم زمینه ی ایجاد تسلط و خرابکاری در زندگی من به وجود میاد و تجسس هم به خاطر سوءظن هست که اینا وارد میشن بعد این که در این حد نمیمونه یک سری فضاهای ناعادلانه رو هم با غرایز و قرایض شخصی خودشون قاطی ماجرای من میکنن و میرن پرونده ی فلان قاتل رو هم مشابه من میسازن دیگه نگو چرا میرقصی و چه فضایی رو باید عوض میکردم بله نباید اجازه داد اینا تسلط داشته باشند و حکومت کنند و هرکی با خدا بود رو چون خدا دیدنی نیست رو روان پریش بنامند و نزارند ما دو کلوم از خدا بگیم و فضا ضد افراد بسازند بلکه اگر حتی روانشناس ماهری هم هست و خوبی باید مفردانه تسلط پیدا کنه یعنی خودش تنها راز منو بدونه و گروه تشکیل ندن تا یه عده منافق پشت سر مومنا هرکاری بکنن و بدبینی و سوءالظن جمع بشن و مارو محکوم کنند و دیگران رو و فتنه درست کنند شما آقا خوب منو میشناسی بله اگه گروه تشکیل دادی و رفتی بین خودتون اسرار مخوف و حتی بد منو گفتی داری تجسس میکنی اگر من بر حق باشم مخصوصا و همین کارا میکنن که ما معطلیم فعلا حالا من نمیدونم ولی جلوی روی خودم که تو تیمارستان دکترا به دانشجو ها مرض منو میگفتن که نمیدونم اینم شامل همون بشه و خوبه یا بد.

دو روش رندی

پنجشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۲۳ ق.ظ | علی | ۰ نظر

ما فکرمون همیشه باید آزاد باشیم و خودمونم آزاد باشیم و این روش های رندی که عرض شد تقریبا برای همین بود که زیر سلطه ی دیگران نباشیم و خودمون فکر کنیم خودمون عمل کنیم و فکر و عمل دست شیاطین نباشه حتی اگه دانشمند معروف و وبلاگنویسی و نویسنده ی ماهری باشیم اذیت میشیم از طرف شیاطین و استاد که لازمه ولی شیاطین و‌مخصوصا اگر زنی در فکر ما باشه که کنترلمون کنه خطرناکه نه همش به خاطر شهپت بلکه اگر بخوایم آزاد باشیم راهی نداریم مگر اینکه پناه ببریم از شر شیطان به ائمه ی اطهار یعنی همینی که میخام بگم وگرنه من اینجا بنویسم هی بهم القا میشه و هی من فقط نویسنده ام البته زن خوب داریم ولی اینکه فکرمون توی چنگش باشه ممکنه لازم باشه ولی باید یه کاری بکنیم و بزنیم زیرش مثل من که دو روش آوردم بزنیم زیرش از دستش فرار کنیم اونوقت خود این جن یا زن خودش اگه مخصوصا مومن باشه وقتی دید که نمیتونه فکر منو کنترل کنه میخواد که بنویسم تجربه ی جدیدم رو که خودشم میخواد بفهمه از سیستم قوی اش چه طوری فرار کردم و خارج شدم و اون تجربه دو روشه که جدیدا امتحان  کردم و میخوام بگم یک روش اینه که شما الان تو خونه نشستی و یادراز کشیدی برو توی ذهنت مرور کن که میخای راهی سفر شی و بروی حرم امام رضا ع خود فکر کردن به اینکه تا مشهد رسیدن چه کارا باید کرد خودش عذابه برای این زن عاشق که تو نمیتونی و فکرت ممکنه مثل من عوض شه و سخت باشه اگر هم رسیدی به حرم و‌نشستی تو صحنی خود این هم رحمت داره و من که امتحان کردم دوبار دوبار مشکلم اومد پیش چشمام و دو تا ایرادم رو حواله کردن و فکرم که این بود که توی صحن امام  رضا نشسته بودم بعد فکرم جابه جا شد و دو مشکل بهش فکر کردم و فهمیدم و در ضمن اینکار از دست شیاطین هم با این فکر که در ذهنم بود که بروم حرم و در خیال داشتم سفری به حرم رها شدم از دست جن و اینا وگرنه شما استغفرالله عکس زشت هم ببینی ممکنه از دست این جنا که کنترلت میکنن رها شی ولی نباید که گناه کرد!!! پس حواست رو جمع کن که توی چنگال میگرن مارو که فکرمون و حالمون بستهدمیشه این روش اول بود و دومین روش اینه که با صدای خوب وعارفانه نماز مستحبی برای مثلا مردگان بخونی و عبادتت رو زیاد کنی همینکه نشستنی هم تو خونه وقت بزاری و نشستنی هم نمارگز بخونی خعلی خوبه و اگه صدات حبس شد و‌در معرض شیاطین قرار گرفتی و اذیت میشیم نه به قصد این چیزا بلکه پناه ببریم به خدا و چندین رکعت نماز مستحبی بخونیم که این سخته این روش برای جوانان چون شیطان به شدت تنفر داره که کارای روزانه و‌برنامه اش رو ول کنی و بشینی و نماز مستحبی بخونی بعضی موقه ها اصلا خودت تنفر پیدا میکنی از اینکه وقت بزاری برای نماز مستحبی و یا سجده ی طولانی اصلا سرت درد میگیره و یا حسش نیست چون ما تحت ولایت شیطانیم و این صدای مارو منفور میکنن این شیاطین و‌زبان مارو میبندن که با اهل خانواده هم درست نتونیم حرف خوب حتی بزنیم و ضد ما فضا میچینن و مارو منفور میکنن که باید نماز مستحبی خوند با صدای زیبا که شیطان دور میشه از درونت و خعلی بدش میاد البته این روش رو گفتم که جوان ها تو ذهنشون بمونه که امتحانی هم شده انجام بدن و به گوششون خورده باشه وگرنه سخته و من خودم سه چهارتا دو رکعت بیشتر نخوندم البته سجده هام کمی طولانی بودن اگه ریا نشه ولی خعلی خوب بود پس اگر حس اینکه خجالت بکشیم و یا تنفر و حال نداشتن و سردرد و اینا حس میکنیم و بی علاقه گی برای خواندن نماز مستحبی و نافله این به خاطر ولایت طاغوت و شیطانه و اسارت ماست که باید خارج شد و‌مومن هم که حدیثه کسی که مومنه نماز نافله هاشو هم میخونه نمیدونم چند رکعت رو میخونه واین نماز نافله ها و نماز های مستحبی برای اسارت خوبه که امامان ما در زندان و خانه که اسیر بودن همش نماز میخوندن !!!

قرائت سوره یس

سه شنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۳، ۰۸:۵۶ ب.ظ | علی | ۰ نظر

حکومت اسلامی

سه شنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۳، ۰۷:۲۴ ق.ظ | علی | ۰ نظر

در مبحث انقلاب اسلامی ما بعضی بزرگترا نکته ای رو فراموش کردن و بعضی از ما نسل جدیدا زنده نبودیم خبر نداریم و بعضی از دشمنان ما زیادی خوش خیالند و اون نکته اینه که قیام مردمی انقلاب ما قیام الهی بوده و مردم جوگیر که نشدند بلکه عصبانی بودن و پیشرفتی و نقطه ی آغاز و انفجاری رخ داد و برای این قیام سال ها قبل از انقلاب الهیون در تلاش بودن که الان دیگه دشمنان هم از دره رفاقت با ما وارد میشن و میدونن دیگه این رژیم نگیم بلکه انقلاب اسلامی ما شکست نخواهد خورد و انقلابی مقتدر هست و ناامیدشون کرده ایمو اینا از دره رفاقت میخوان شیطنت کنند و میدونن نمیتونن این انقلاب مارو شکست بدهند و این بی دین ها چشمشون کور بشه فکر میکنن مثلا شانسکی ما پیروز شدیم و حالا چارتا آدم جمع بشه شکست میخوریم چشمشون کور و نمیدونن ما به ستوه آمده بودیم از ظلم ها و تجاوزها و بی دینی ها و بدرفتاری ها و شکنجه ها و الان ما میتونیم به راحتی در ایران فریاد دین سر بدیم و آزادانه معنویت و خداپرستی که محور اصلی و تلاش پیامبران بود رو اجرا کنیم و چه خون ها که دادیم که به این نقطه برسیم و اینجا تازه قله ی پیشرفت ما نیست بلکه زمینه ی ظهور و آمدن حکومت امام زمانی رو داریم گرچه بعضی مواقع پیشرفت نکردیم و دچار جنگ فتنه ی داخلی و به کوری چشم منافقان که نمیتونن رهبر بزرگمون رو تحمل و ببینند ما در انتظار سال های به اوج رسیدن و بهتریم تا جایی که حتی دل های غیر مسلمان ها هم با ماست  و چشم انتظار حرکات بعدی مااند و ما کشورمون آقای کشورهای دیگره درسته به ظاهر نقشمون کمرنگه ولی در بطن کار خعلی قوی ایم و نقش ما در درون هست که پیشرفت ما به بن بست نمیرسه یعنی ما همیشه دلمون میخاد پیشرفت کنیم در داخل و بین الملل ولی آمریکا مثلا دیگه به نقطه ی خاصی فکر نمیکنه و برنامه ی خاصی نداره مگر تکنولوژی ها و حکومت فاسد شکست میخوره بالاخره و فرو میپاشه و جوان هاشون خسته اند و بدتر هم خواهد شد و حکومتشون جوابگو نیست  و به بنبست میخورن همش در بی دینی هاولی ما اصلا به وضع ظاهری و باطنی پیشرفت مادی و معنوی راضی نیستیم در کشور و میگیم جا زیاد هست که بالا بریم و اصلا خون شهدا که این همه شهید دادیم خونشون هنوز باعث برآورده شدن انتظاراتشون رو نداشته و ما امید داریم با کمک رهبر بزرگمون و مردم انقلابیمون و به امید امام زمانمون آینده های خعلی خعلی بهتری در انتظار ماست

حمله

دوشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۱۴ ب.ظ | علی | ۰ نظر
خوب پست قبل گفتیم بزرگان زیر نظرمون داشته باشند و افتخاریه واسه ما ولی یه نکته رو فراموش نکنیم که استاد شهریار میفرماید شعر وسط نخونین یعنی نباید اینا مزاحمشون شد که ۲۴ ساعته وقتشون رو تلف کنیم که ظلمه یعنی تو خانواده ی ما نه که باید پایینتر از خانواده ی مذهبی ما باشه و یه دکتر روانشناس که عقاید غربی داره بیاد نظارت کنه و نه برعکسش یه بزرگی که عرفانی است مزاحمش بشیم بلکه هم کفو هم باید باشیم و خدا تو قرآن میفرماید الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَالْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَالطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَالطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ  و اینحا یعنی سیستم ما باید هم کفو باشیم نه هر شیطانی بخواد بیاد تو زندگی ما و هم اینکه اگه مرد بود خوبه یه زن نظارتش کنه شاید اینو هم معنی بده و اینطوری یه زن بهتر مثلا منو درک میکنه و من اورو و بهتر گول میخوریم برای خدا بهشتی شیم طبق آیه که خبیثات زن با خبیث مرد طرف باشه و بلعکس و نباید یه مومن رو گذاشت بیست و چهارساعته یه بی دین رو کنترل کنه مگر اینکه سیستم و خود طرف شیطان باشه که بخواد اذیتمون کنه
آیه ی بعدی این آیه است که ان الانسان لیطغی أن رءاه إستغنی  از این آیه هم میشه نقش ابزاری تلوزیون رو دید که طرف توی تلوزیون باید حس إستغنی براش رخ ندهد یعنی وقتی نگاه کرد این نگاه میتونه دید ظاهری به خود به تلوزیون و کلا وضعیت اطراف باشه که همه چیز جوره و باید تلوزیون درست کار کنه و جلوه بدهذو برنامه بچینه که طرف حس استغنی توش رخ نده و میشه اینکارو کرد یعنی هم خودش مقصره هم ما و دیگرون پس باید دقت کنیم در وبلاگ و‌تلوزیون و این دستگاه ها که با توجه به دید طرف به وضعیت خاظر فتنه رخ نده طغیان کنند!

ریجکت ما

دوشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۳، ۰۷:۲۶ ب.ظ | علی | ۰ نظر

نمیخوام بخشنامه کنما پست شخصی و حال شخصیمو ها ولی یه چیزی هست که درست میشه بعدا اما تو دلمه دیگه که باید زودتر حل شه ما اینجا فریزمون میکنن و اعصابمون خرده و افسرده شدیم و نور نمیرسه البته گناه بده و آثارش ولی اینجا احساس میکنم دلا مخالف من شدن به جای اینکه همدل بشیم یه علتش اینه که همش گفتیم جاسوس و این حرفا یه علت دیگه ش اینه که میترسن من به جایی برسم و بزنم داغونشون کنم ببین عزیز من تا الانشم که شده دنبال پست و قدرت نیستم و بدم میاد حالا درسته به فکر اشغال هستم ینی شغل ها دوما وقتی سیستم خرابه من شکایت از کسی ندارم و دلم میخاد سیستم درست بشه که پشت سرم هرکاری کردید ولی منتهی بعضی ها عمدا و خارج از سیستم اذیتم کردن که بازم شکایت ندارم و واگذارشون کردم و میکنم به خدا مخصوصا این حرفا مال الان نیست ما چند سال پیش همش به فکر زندان رفتن بودیم الان که خدا برعکسش مرده شکر میکنیم داریم روایت که بعضی موقه ها همه جمع میشن یکی رو ذلیل کنند ولی خدا میخواد و امام زمان میخواد و عزیز میشه یارو و برعکسش همه جمع میشن یه نفر رو عزیز کنن و خدا میخاد طرف ذلیل میشه و فرشته ها از خنده غش میکنن من افتخار میکنم که شیطنت و جاسوسی روانشناسی که همه رو مریض میدونه و دنبال قدرت و تسلط بر افکار بشر هستن بره کنار و بزرگان با دعاشون بیان تو متن زندگیم و باید افتخار داد که بیان اینا ولی امشب تو مجلسی بودم داشتم فکر میکردم که بعضی چیزا هست که از دل و ذهن بیرون نمیره مثل چی مثل اینکه من گناه بکنم و بزرگان بفهمند حالا بیا و بیرون کن بلکه خدا هم ممکنه نتونه حذفش کنه از ذهنشون یعنی من بی تقوا باشم و گناه کنم ممکنه از رحمت خاصه و دعای بزرگان خارج شم و این از تپی یادشون بیرون نتونن بکنن یعنی همینکه من اینو‌نوشتم که یادشون نمیره ممکنه همین باعث بشه یاد گناه من بیافتن حالا بیا و درستش کن ما افتخار میکنیم که زیر نظر بزرگان باشیم تا زیر نظر شیطنت هایی که بزرگان رو هم خارج کردن چون ما دوکلوم گفتیم جاسوسی میکنن اینارو کوفتن و این بزرگان قدرت دارند اینا اجازه ش دست خدا است ولی باز شیطنت میکنن و نمیزارن ما به پیش بریم و متحد بشیم و همدل و نور جاری شه در بطن و متن زندگیمون به هر بهانه ای نه بابا من اینکاره نیستم و دنبال پست و قدرت نیستم درسته آدم باید قوی باشه ولی نه در مخ زنی و قدرت بر مردم بلکه قدرت در مقابل ظالم و ستمگر و زورگو لذا من هیچ ابایی ندارم و از خدامه نوشته هام نفوذ پیدا کنه ولی مورد جنبه ی اینکه فردا مورد مسخره ی اطرافیان و غیر اطرافیان باشم نیستم و نمیدونم الان این نوشته ها با این همه کلیپ تو تهرانم در محظر عموم  پخش میشه یا نه چون کسی نظر نمیده لامصب و دلم میخوادا چون باید برگرده نوشته هام و حس قرب کنم ولی میبینم کدر شده البته روزی معنوی هست ولی باز دیگه و دشمن میبینم از سادگی من و موشکافی من سواستفاده میکنه و رخنه پیدا میکنه و حرکتی که میخام رخ نمیده و این دولت هم سیاسی تر شده و مهم جلوه نمیکنیم و مدعی زیاد شده

توکل و آرامش

دوشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۳، ۰۱:۰۷ ب.ظ | علی | ۰ نظر

فکر کنم میخوام درمورد توکل و آرامش بحث کنم آقا توکل رو فعلا دوتا از معانیش رو درک کردم یک ایمان به اینکه بریم به سمت خدا و دعا بخوانیم و خدارا بخواهیم و بخوانیم و دومین معنی یعنی واگذاری کار به اوس کریم یعنی ایمان به اینکه ما هیچکاره ایم و خدا باید درست کنه کارمون رو درمورد همیندمیخوام بگم که بعضی رحمت ها و دعا کردن ها هست که دست ما نیست و ایراد از ما نیست که رحمت الهی شاملمون نمیشه بلکه باید بریم مسجد تا بزرگان مارو ببینن و هم ما اونا رو ببینیم و برای همدیگه دعا کنیم تا رحمت الهی شامل همه مون بشه و اینجا بشینی زور بزنی به آرامش نمیرسی باز و رحمت و اون نوری که آرامش بخش هست و خاصه شاملمون نمیشه و یعنی پیشرفت نمیکنی و بختت بسته میشه و زندگیت کور باید بری مسجد و دیگران رو دعا کنی و دیگرانم تورو دعا میکنن اینطوری خدا راه باز گذاشته ها برای آرامش و ترقی کردن وگرنه کارمون یه جا گیر میکنه یه روشی هم دیروز تو ذهنم بود باز برای آرامش که روحمون رو شیاطین اذیت میکنن نوحه گوش بدیم تو رختخواب خوبه و اگه هنگام گوش دادن به نوحه یا قرآن عکس عرفا و مراجع روبرومون باشه تو تبلتی جایی موبایلی چیزی اینم خعلی خوبه و ممکنه ارتباط برقرار شه علاوه بر ارواح و فرشتگانی که موقع گریه به سمتمون در خیالمون میان هنگام گریه و نوحه ها و روضه ها و ما نمیبینیمشون و یا توی خیال آشنا هستند اینا آرامش میده و شیاطین رو دور میکنه نوحه و قرآن و دعا کردن دیگران هم سخت نیست بهترین دعا صلواته در سجده و روکوع و قنوت نماز یارو رو درنظر داشته باش صلوات بفرستیم!!!

پیچ آخر

يكشنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۳، ۰۳:۳۶ ب.ظ | علی | ۰ نظر

چند وقت پیش یه نفر از آثار آقای علی اکبر خانجانی نظر داده بود که من دانلود کردم آثار نوشتنی ایشون رو از سایتشون که فیلتره که امروز داشتم خضرنامه ی ایشون رو میخواندم تعجب کردم که دردل ایشون خضرنبی ع رو داشت و گفتگو کرده بودند باهم و منکه نمیدونم ولی یقین دارم حق گفتن و چیرای عجیبی هم بود که بالاخره از بالا اجازه ندادند که دیگه فیلسوفی داشته باشه دانشمندی داشته باشه در این سال ها و محقق که آثار به راحتی بده و خواستن که خود حق بیاد وسط و آثار دیگه اشتباه نداشته باشه از این چیزا بگذریم آثار ایشون رو دانلود کنید خوبه خلاصه منم خواستم امروز با بالا ارتباط بدم و گفتگو کنم دیدم اولا باید تقوا داشت دوما فکرم کنترل میشه سوما عقلم کمه و بچگانه است که نزاشت من گفتگو کنم به منبع حق و سوالامو بپرسم و خضرنامه بدم چون نه تقوا دارم که ارتباط به مسخرگی و شیطنت نکشه و هم کنترل میشه یعنی من اینجا نشستم بخوام با خضر نبی هم سخن بشم یه عده که نمیدونم بگم شیطان یا نه اینا فکر منو کنترل میکنن بیست و‌چهار ساعته و همینام که مینویسم باید از فیلتر اینا رد شه و مسول من اند وگرنه اگه از فکر اینا خارج شم ممکنه زنگ هشدار بزنن و نمیتونم خارج شم و درسته هفت تا آسمون داریم ولی بدون که ما زیر آسمان اول زندگی میکنیم و شیاطین و‌ارواح و فرشتگان که میرن بالا و میان پایین این آسمون اول کنترل میشه نامه و پسغاما و پیاما و صاحب داره لذا امنیت مکانی هم حتی نداریم یعنی ما که اینجا نشستیم داریم وبلاگ میدیدم یه جنگی رخ داده بین ارواح و شیاطین و فرشته ها دخیلند تا من اینجا بنویسیم و بعد نوشتن ممکنه مثل شمعی خاموش بشم و‌مثل جنازه بیافتم ‌لذا قدرت ندارم به آسمانیا وصل بشم و ممکنه اینجا با جای دیگری که باشم پنجاه درجه نوشته هام فرق کنه به خاطر محیط صرفا و امن نیست که من با خضر نبی که در زمین ممکنه باشند ایشون همکلوم شم یعنی نه در حدشم و نه میزارن و کنترل میکنن و خارج هم بشم هشدار میدن و خطرناک شناخته میشم و هم عقلم نمیرسه یعنی من الان سوال فنی داشته باشم از خودم که عقلانی باشه جوابش رو میرسونند اگه صلاح باشه بهم از بالا ولی نه سوال عقلی درست دارم و نه دانشمندم که تحقیق کنم و عقلم رشد کرده باشه و قرص هم میخورم قرص روان پشتش لذا نمیدونم چه فضایی ایشون داشته که توانسته در دل خودش با خضرنبی ص صحبت کنه!!!شاید بیانگر یک قیام باشه که فرصت رو خدا براش ایجاد کرده وگرنه منکه میترسم اینکارا کنم و امروز که سعی کردم گفتگو کنم دیدم فکرمو کنترل میکنن و‌مسوولیت داره براشون و پاستوریزه باید باشه لذا فکر نکردم! شاید باید از یه روش و‌محیط دیگه اقدام کنم ولی مشاهده کرده ام که وقتی که به گناه میافتم از خیطه ی کنترل ممکنه بزنم بیرون چون سیستم خرابه گناهم تبدیل به فرصت میشه ولی همینکه عقلم به چیزی فکر کنه کمک میشم بحمدالله ولی اینکه بتونم مصاحبه بگیرم کار من نیست لذا چیزایی که مینویسم به زندگی خودم ربط داره معمولا و آنچه میبینم و درهمین راستا کمکم میکنن از بالا ولی ایشون خعلی قوی بوده اند و بایدم خعلی اذیت شده باشن و من نتونستم چیز بدی در آثارشون کشف کنم که ضد حقانیت باشه و حتی یقینم هم عوض شد لذا آثارشون رو دانلود کنید که خعلی قوی اند ایشون سایتشم اینه 

WWW.khanjany.com

چند سنت فرا اندیشه باز

يكشنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۳، ۰۲:۳۱ ب.ظ | علی | ۰ نظر
حالا که برای تسلط بر افکار این ها بحث شد دیدم سه تا مثال هم بزنم تا تکمیل بشه اول اینکه شما هرچیزی که روانشناسان مخ خوان انتظار دارن که واکنش شما رو کشف کنند میتونی کارهای مختلفی کنی مثلا تلوزیون داره زنی رو نشون میده یا ماشینی رو بعد تو دلت میتونی بگی عجب ماشین خوبی خوب همینقدرم خوبه که این روش در استخاره ها اومده در قرآن که بعضی از صفحات بالاش نوشته خوب و بعضی از صفحات بالاش نوشته بد برای استخاره و خلاصه کلی میشه با این فکر خوب و بد گفتن در دل و جاهای شلوق و اجتماعات شیاطین کار کرد البته ممکنه شما راحت باشی الان و نیاز نداشته باشی که فکر کنی بلخره فضا است دیگه نه که باید طوری باشه که راحت باشی و شناخته شده خط فکریت و هرکاری بکنی بیخیال و نه هم فضای مخ خوانی طوری باشه که حمله باشه و گناهکار باشی و غافل از خدا که شیاطین رو راه بدی به درونت پس مثال اپل اینه که جایی که کنترل میشه بگی عجب خوبه و چه چیز خوبی و یا چه بد که میشه سرکار گذاشت چون در استخاره هم خوب و بده دیگه شیطونه هم فکر میکنه فکرت درسته و این خوب گفتن تو یعنی فکر اصلیت پس اینا که میگم باید سنت و طرز فکرت باشه یعنی اینکه میگی چه خوبه باید درجاهایی واقعا فکرت و حرف دلت واقعا بگی و شیطان فهمیده باشه که وقتی میگی عجب چیزیه یا میگی چه خوبه فلان چیز شیطان فهمیده باشه که اینو که در دل گفتی جزء عادات و نظریه ات هست یعنی حتی در واقعیت بکار ببری فکر و لفظ چه خوب و چه بد مخصوصا در دل اصلا من خودم امتحان کردم یه نوع استخاره گرفتن روخودم کشف کردم به این روش که میگم نیت کن بعد یه آیه از یه سوره که فورا به ذهنم اومد رو باز کردم و جواب داد اینکار البته باید سیم وصل باشه و حال داشته باشیم خوب دومین روش اینه که تو خونه نشستی و شیاطین منتظرن چی میخواد بشه بعد یه مرتبه طلب آب میکنی و داد میزنی که آب!!! اینجاهم تمام افکار و توجه ها جلب میشه که چی شد مثلا و چرا اینطوری شد؟ این روش هم از یه پیام بازرگانی یاد گرفتم سنتش رو که داد میزد که برنجش که شفته است توی فیلم قهوه ی تلخ که قبلانا میدیم نشون میداد وسطش علاوه بر خود فیلم که زیبا بود و نکات فراوان داشت و روش بعدی اینه که هر روز تو دلت هواشناسی رو تخمین و پیشبینی کن و اخبار بده که اینا ثبت میشه توسط شیاطین و فرشتگان و حالا دروغ هم بگی عیب نداره چون پیشبیتی هواست و اینم درگیری ایجاد میکنه برای شیاطین و هدف ما هم درگیر شدن و دعوا بین خودشونه و هم همینکه اسم شهرهارو یاد داشته باشی و حالات رو خوبه برای مغز و دستت میاد که شیاطین چقدر موثرند و دخالت میکنن در فکرت چون به شدت فکر من کنترل میشه و سختشون اومد امروز که اولین بار گزارش میدادم بلخره سنت خوبیه اینکارم بکنیم

ضعف نفس

جمعه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۳، ۰۸:۰۳ ب.ظ | علی | ۰ نظر

یه اشکالی رو چند دقه پیش خدا یاری رسوند فهمیدم در عرض چند دقیقه دو مصداق در زندگیم پیدا کردم درمورد ضعف نفس با توجه به اینکه جاسوسان و شیاطین در زندگی ما هستن و روانشناسان مارو زیر ذره بین بردن و هدف ما گول زدن شما نیست بلکه زندگی خودمون رو میکنیم و خوشمون نمیاد کسی تو زندگیمون فضولی کنه و مارو از پدر و مادر جدا و اختلاف در خانواده باندازه بیشتر از این خلاصه من در خودم ضعف نفسانی دیدم در مورد رندی زندگی کردن مصداق یک اینه که اگه من درون خودم ضعف داشته باشه نفسم و نتونم در مسائل ریز خودم و نفسم رو قانع کنم چطوری میتونم دیگران رو فکرشونو در دست بگیرم و یا استخاره بگیرم برای شما بلکه نفس من ضعیفه و من سر مسائل ریز نفسم مثل بچه ها با خودش درگیر میشه باید قانع بشه و دلم دریا نیست و هنوز تو هوای نفسانی ام گیر هستم و بد و خوب رو تشخیص نمیدم و از خودم بیرون نیومدم و باید خودمو راضی کنم تا شمارو و باید با خودم اول کنار بیام و حتی مسائل ریز درگیری در وجودم ایجاد میکنه چه برسه مدیریت بحران فکر و مصداق دوم اینکه مثلا من میخام بیام خونه تو راه یه چیزی خطور میکنه که پیتزا بخر ولی نمیخرم بعد میرسم خونه میبینم از قضا یه غذای بدمزه و بد و چیزی که دوست ندارم شام داریم بعد به خودم میگم عجب من به خودم گفتم پیتزا بخرما دلم راست میگفت چرا پس گوش نکردم پیتزا بخرم همون موقع اگه دفعه ی بعد چیز شد حتما میخرم خوب اینم ضعف نفس بعدی منه که فکرم تو خوراکه و فکر میکنم که بله هدف پیتزا بوده در حالیکه هدف ممکنه بیماری باشه هدف ممکنه غذای خوبتر باشه نه همش خوشمزگی و باب طبع بودن غذای امشب که حتی درگیری و فکر ایجاد شدن درمورد خوراک خودش ضعف نفسه چه برسه اقدر به پیش بریم که بخوایم بازش کنیم البته کار نداریم به اونش که آقا این خطور که پیتزا بخر بخور که ایجاد شده بود شیطان بود روح بود خدا بود کی بود که یادم انداخت خوب بعضی مواقع از ضعف نفس ما اگه غذای خوب نخوریم درگیری ایجاد میشه تو خانواده یا اوقاتمون تلخ میشه و مثل بچه ضعف نفسمون رو میرسونه که اگه رند باشیم میتونیم از این ضعفا در تسلط بر افکار استفاده کنیم تسلط بر افکار مانند اینه که یه غیر روحانی وایسه جلو و‌نماز بخونه و ما بگیم نمازش سبکتر از ماست و واقعا هم درست باشه نظرمون و ما قوی تر باشیم وگرنه تسلط برای انحراف فکر نیست صرفا

یا علی یا عظیم

جمعه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۴۳ ق.ظ | علی | ۰ نظر

درخواست از خدا

پنجشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۳، ۰۶:۱۱ ق.ظ | علی | ۱ نظر

خوب امیدوارم که در بحث مختصر الان سه سوال اصلی رو حداقل بتونیم جواب بدهیم:

یک ....»آیا با توجه به اینکه مقام حضرت جبرئیل در بالاترین درجات به درجه ای بود در معراج نبی اکرم  که در آن یک درجه از پیامبر صل الله علیه و آله پایین تر بود آیا جبرئیل نبی از پیامبر اولوالعظم بزرگی مانند ابراهیم با توجه به زیرکی که خواهم گفت بالاتر است؟

سوال دو....»با توجه به مشکلات عدیده مانند ازدواج دیر هنگام اولین اقدام برای رفع حوائج و گرفتاری و زن گرفتن چه باشد خوبه؟

سه...»» با توجه به اینکه حضرت زکریا ع در میان درخت شهید میشوند و پیامبران دیگر و ائمه ی ما که شهید میشوند ولی حضرت ابراهیم در آتش نمیسوزند فی الحال جواب چیست؟

خوب حالا بریم تو بحث بلکه داستان همونه که میگنا ولی نکته داره اینکه حضرت ابراهیم ع رو دستگیر میکنن و میخواهند در آتش باندازند که جبرئیل میاد کمک کنه که ابراهیم می فرماید من فقط از خدا کمک میگیرم و دعا میکنند و نجات هم می یابند خوب نکته ی اول دعا هست که ابراهیم صلاح دید و خواست از خدا و موضوع ما هم همینه که جوان که زن میخواد باید اول بره سراغ خدا و سجده کنه و زیاد بگه لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین تا حتی فکر بد هم درمورد زنی نداشته باشه چه برسه زنا کنه پس قدم اول حوائج و دغدغه ت رو ببر پیش خدا و گناهان و اشتباهت و اشتباهمون رو یاد داشته باشیم و ذکر یونسیه بگوییم که اشکالمون رو بفهمیم و بیاییم اینجا مثل من داد بزنیم و راهنمایی کنیم خوب این از یک که امامان ما صلاح دیدن که دعا نکنن و شهید بشوند بهتره تا وضع ممکنه بدتر بشه و از قدرتشون و جن و اینا مثل آقای احمدی نژاد که یه مدت رفته بود سراغ غیوب و فالگیر و جنگیر قدرت پرست نباشند و استفاده هم نکنند درصورتیکه ما قدرت داشته باشیم لااقل از حقمون نمیگذریم حتی حق نفسانی خلاصه ابراهیم دعا کرد دومین نکته اینه که آقا جبرئیل باعث شد ابراهیم دعا کنه و ممکن بود اگر به سراغ ابراهیم نرود حضرت جبرائیل مانند پیغمبران دیگر دعا نکند و وقتی خوندم نوشته بود خدا میگه جبرئیل ساکت شو وقتی به سراغ ابراهیم رفت و ابراهیم رد کرد و نوشته بود جبرئیل دعا میکنه و میخواد از خدا که بنده ی خداپرستی دیگر وجود ندارد در زمین که اورا نجات دهد خدا پس میخوام بگم آرزوی شهادت رو داشت ابراهیم ع ولی دسیسه ی جبرئیل تو کاره که کاری کرد جبرئیل که ابراهیم یاد ودعا کنه و بخواد از خدا فکر کنم سه تا شو جواب دادم بله میخام بگم باید رفت در درگاه الهی اول تا چند سال پیش بیماران اگه دکتری جواب میکرد لااقل حرم میرفتن نمیدونم دعا میگرفتن حالا انگار مد نیست و این سنت حتی تپی فیلما که بازیچه شون شد دیگه جواب نمیده چی بگیم والا پی یادمون باشه مشکلات رو پیش خدا ببریم خدا دستش بسته نیست مانند ما آدما و زشت نیست و خوبم هست در هرحالت و بدی ای سجده کنیم و بخواهیم از خدا حتی اگر گنهکاریم ما همه گنهکاریم منتهی بعضیا فکر میکنن اول باید توبه کرد و تصفیه کرد بعد رفت دره درگاه رب بعضیا که مقدس نمان دنبال آدمایی میگردن که گناهی اصلا نکردن تا حرفشو گوش بدن نه اینطور نیست بخدا اگه دره درگاه خدا نری چه طوری اصلا میخای توبه کنی درثانی ما همه گنهکاریم و یه اشکت جاری بشه سیم وصله به خداوند و آنچه صلاح ببینه خدا میده اونوقت نمیخاد زور بزنی خعلی کار بزرگی بخوای بکنی در اسلام اینه که یه گاوی بکشی یه گوسفندی و گوشتشو بدی فقرا که کلی ثواب داره و بلا دور میکنه دعا اجابت میکنه و مریض شفا اصلا مشکل ما همینه فعلا که با خدا دوست نیستیم که به این بهانه ممکنه خدا گرفتارمون کنه و حتی ما به گناه بیافتیم تا به درگاه خدا برویم و دوست شیم باهاش و گناهمون هم عمدتا به کسی ربطی نداره یه سجده پنج دقیقه ای نجوا کنیم با خدا فوقش یه شب تا صبح مناجات به بهانه ی دوستی با خدا دوستی ای که شیطان نمیتونه ببینه تو سجده طولانی کرده ای یا دعا میکنی شب اصلا یک حرم یا امامزاده رفتن بهونه ی خوب  و خعلی موثره

نماهنگ ۱۵۸

چهارشنبه, ۸ بهمن ۱۳۹۳، ۰۸:۳۰ ب.ظ | علی | ۰ نظر

کاروان رفت و ما به جا ماندیم

چهارشنبه, ۸ بهمن ۱۳۹۳، ۰۶:۵۸ ب.ظ | علی | ۰ نظر

نماهنگ 157

سه شنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۰۱ ب.ظ | علی | ۱ نظر

اختلاف نگاه الهی

سه شنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۳، ۱۲:۲۵ ب.ظ | علی | ۰ نظر

وقتی درست نگاه کنیم همه ی ائمه یکیه روحشون یعنی هرکدام در شرایط زمان خودشون یک عمل انجام میدادن ولی اگر ما به امام علی ع متمرکز و متوجه بشویم ممکنه با حضرت امام مهدی فکرمون جمع بشه نتیجه ی یکسان نده یعنی اخت و انس نداریم دوما فضای دیدمون فرق میکنه سوما فضای خودشون فرق داره یعنی حضرت مهدی علیه السلام در دید ما که به صورت خاشعانه و خاضعانه اگه آمده باشند مثل پیغمبر نیست چون اصلا پیامبر در اون دنیا فضای حکومتی اش هم قرق داره لذا دو شخص جداگانه میشن و با وظایف جداگانه شاید امام مهدی به ما دلخوش باشند چون درکنارمونند و فضای امروز از فضای دیروز فرق میکنه و همه گناهامون کمتر شده و خود حضرت بیمار شدن از گناه ما تا بخشیده بشویم ولی پیامبر در همین شرایط از دست ما از دید بالاتر ناراحتند ممکنه این شرایط پیش بیاد و اینجا قدرت الهی و تواضع و نثار روح و جان بین علما هم اختلافه چون اصلا حکومت دنیوی و اخروی شرایطش فرق داره و وظایف جدا شده چون در پست نوشتاری قبل نظر دادن درست میشه خوب امیدوارند دیگه و امید چیز خوبیه بستگی داره کجا نشسته باشی در شرایطی و چقدر زجر بکشه آقامون تا ما گناه کنیم و پیشرفت.

شب است و سکوت است

سه شنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۳، ۱۲:۱۴ ب.ظ | علی | ۱ نظر

اللهم صل علی محمد و آله محمد و العن اعداعهم

سه شنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۳، ۰۷:۳۵ ق.ظ | علی | ۱ نظر

خوب اهانت به پیغمبر عظیم الشان ما شده و حق داریم عصبانی بشیم ولی نامسلمونی زیاد شده جوان ها به مسلمان بودن خودشون افتخار نمیکنن و یه نوع افت میدونن در جاهایی نماز چه شد؟ یعنی ما دیندار نیستیم و با این حرکات دل رسول الله صلی الله علیه و آله بدست نمیاد و پیامبر یه انتظارات دیگری از ما جوان ها دارن اصلا بعضی ها تا قبل از این فراموش کرده بودن ما پیغمبری هم داریم یعنی میخوام بگم در بین مردم کلام پیغمبر رواج نداره تو حرفاشون تو تلوزیون مراکز و همش سیاست بازی و مخ زنی شده اگر کسی هم بگه یه هدف دیگه ای پشت سرشه معمولا حالا روحانیت به کنار بلکه مردم رو میگم بلکه خودمون و بچه ها چند وقت پیش یه اتفاقی افتاد برام که کسی بود یه حرف جالبی شاید چیزی درمورد گفته بود میخواستم اصلا پاپیش بزارم و خوشم اومده بود و دعاش کنم اصلا بعد ما درنظر نداریم که وقتی کار کوچکی برای امام حسین علیه السلام کنیم چقدر ممکنه سرنوشتمون عوض شه و سود ببریم ولی حس میکنم پیغمبر ص الان بغض تو گلوشون باشه وقتی امتش رو نگاه میکنه حالا من نمیدونم و نمیتونم بفهمم که حرف دله پیامبر به امتش چیه ولی این همه جنگ و خونریزی و فلسطین و عراق و ما تو ایرانم که غافلیم و انتظار پیامبر رو برآورده نکردیم بلاخره خعلی بده که پیامبر رو در اجتماع و نهان فراموش کنیم و استفاده ی تبلیغاتی ببریم حالا ظلمه ظلم نمیدونم الان باید چکار کرد در قدم بعدی بزرگان میدونن فقط میدونم باید گفتار پیامبر رو توجه کرد شاید انتظارشون از ما کمتر شه

راه نوین خوشبختی ها

يكشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۳، ۰۳:۰۰ ب.ظ | علی | ۰ نظر

اگه من میخواستم رئیس جمهور بشم یکی از وعده هایی که میدادم این بود که مثلا زمین توی تهران همه جاش متری یک میلیون تومان البته نه زمین تجاریا بلکه زمین مسکونی حالا هرکی میخاد بخره هرکی میخواد نخره هرکی دلش خواست بفروشه هرکی دلش خواست نفورشه چرا اینکارو نمیکنن به نظر من اصلا زمین نباید قیمت داشته باشه و روح مردگان در عذاب باشه چون قبلا میگفتن که ما از این دنیا فقط یه کفن میبریم حالا مردگانم باید پول زمین قبرشونو بدن این یعنی چپاول و دزدی منظورم دزدی در پول قبره ها و اصلا منظورم دزدی در تفاوت زمین خانه ی بنده و شما نبود اشتباه نکن عزیز شر برای ما ایجاد نکن ولی براستی چرا این طرح رو ایجاد نمیکنن هرکی به هرجا خواست رسیده دیگه و از نظر امنیتی هم زمین هایی که باید صاحب دارن و شما باید پول ساخت و ساز رو بدی نه پول زمین اصلا اسلام میگه زمین ول صاحبش کسیه که آبادش کنه زمین خالی باید برن کشاورزی توش کنن نه که پول هم بدی کن میخوای آباد کنی و کشاورزی کنی حالا به این موضوع فکر کنیم که چرا زمین همه جا نمیشه کاری کرد که قیمتش ثابت باشه یا حالا خعلی مکانش توپ باشه اختلاف قیمت کم باشه مثلا اینجا متری یه تومن وسط شهر متری سه تومن نه اینکه قیمت ها یه مرتبه چهل برابر بشه و دیگه مافیا هم هست جوان ها نمیتونن در هر محله ای خونه دار بشن یا اصلا مافیا اجازه ی خانه دار شدن آسان ما جوانان رو نمیدن و‌میگن پول داشته باش بیا ولی واقعا موضوع پول نیست یا هم اگر باشه بهونه پول دیگه دارن چپاول و دزدی میکنن و ما جوانان میدونیم که نمیتونیم در هر محله ای خونه ی مورد علاقه مون رو‌ بخریم و این اجازه رو به ما نمیدن و جوان ها میلشون برای خوشبختی داره به سمتی میره که اگه بخوان به جایی برسن به اعتباری و پول ندارند اگه بخوان خونه و زن خوبی بگیرن و امکانات ندارن بله آخوندی راه خوبیه براش.

برنامه روزانه

يكشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۳، ۱۲:۳۴ ب.ظ | علی | ۰ نظر

یه پست شخصی میدم درمورد اینکه تو خونه که دلم میگیره چه کنم نکنم و میکنم منظورمه چون میدونید اینجا من مطابق با میل خودم زندگی نمیکنم توی خونه و دلم میگیره و خعلی کارا نمیتونم بکنم و مراقبام جادوگر و مریضند و از دور نمیزارن من هرکاری کنم و فورا راه هارو میبندن روی من و منم که بیرون از خونه نمیرم زیاد لذا اسیریم تو خونه و اینا مرض دارن و دکترها هم خوششون اومده از ما و صدامون و دلشون میخواد من از فیلتر رد شم لذا اینجا من دلم میگیره تو خونه قبلانا هم همینطور بود من همش مداحی گوش میدادم چندین ساعت در روز و مدرسه میرفتم برمیگشتم دیگه حتی بازی کامپیوتری هم که میکردم دلچسب بود ولی الان باید مطابق میل شیطان و جادوگرا عمل کنم لذا همش خواب و مات و ثابت و بیخطر باید باشم لذا کارهایی که میتونم درخانه انجام بدم یا باید بکنم یا خوبه یا کلا میکنم رو نوشتم تا از هیجان های شما کم بشه و انتظار بد نداشته باشید و هم بالاخره یکی از این کارایی که میگم بالاخره مارو از دلگیر شدن نجات میده حداقل یکیش الان همراهی با من چون نور ندارم رحمت نازل نمیشه که دل جادوگرم رو بدست بیارم اینم بره یکی دیگه میاد برای اذیت حالا بریم سراغ کارایی که روزانه میکنم بیشتر با تبلت کار میکنم ولی

یک خواب:من بیشتر میخوابم روزا و میخورم و میخوابم همش و شبا بیدار

دو تلوزیون:تلوزیون بهترین چیزه برای اوقات فراغت در خانه که آدم دلش باز شه ولی من باز کم نگاه میکنم ولی سحرها که بیدارم دوست دارم از شبکه ی سه از ساعت شش تا هفت یه سخنرانی گوش بدم و اخبارم دنبال میکنم در ضمن پنج شنبه ها اگه شانسکی ببینم آیت الله قرائتی نکاه میکنم جمعه ها هم بعد از اخبار نوزده شبکه یک تو نماز جمعه ی تهران شرکت میکنم اگه حواسم جمع باشه ولی کلا برنامه های صداوسیما خعلی خوبه و دانشگاه است و شبا شبکه ی یک مناجات نشون میده که اوشب افتخاری میخوند و چه چه و مناجات های باحالی نصو شب میزاره که جدیدا خوشم اومده ولی یه شبکه هم بزارن که آهنگ پخش کنه خوبه

سه کلیپ: اگه حوصله م سر بره تو خونه و دلم بگیره میشینم کلیپامو هم میبینم

چهار آهنگ: آهنگ گوش دادن هم خوبه مخصوصا اکه باکارای دیگه همراه باشه

پنج وبلاگ:وبلاگمو میخونم با آهنگ بیکلام بیشتر

شش چت: بیشتر تو شب چت میکنم تا روز با آهنگ

هفت سرچ: اگه بازم تجسس کنن و فضولی که چکار میکنم با تبلت یه مرتبه اینکارم خوبه که یه کلمه بنویسی تو گوگل مثل امیر بعد ببینی گوکل ادامه ش چی میگه یا چیرای مهم چیه و یه خورده اینطوری بزاریمشون سرکار و اطلاعات خودمون هم بالا بره که کمتر اینکار میکنم چون اصلا نمیزارن و فضاش نیست ولی اگه اذیت کنن ممکنه بکنم

هشت بازی: اگه فضاش باشه بازی معتاد کننده سرچ میکنم و یا اصلا بازی ای مثل کلش رو دنبال میکنم

نه گوش دادن به سخنرانی: کم پیش میاد که حوصله داشتم ولی اگر برم به سمتش میاد که مثلا سخنرانی ویت الله فاطمی نیا ره رو دانلود کنم و گوش بدهم

ده یوتیوب: سایت آپارات و یوتیوب کلیپ هایی داره که بلخره حوصله ی آدم سرجاش میاد

یازده کتاب: باید حوصله داشته باشم که کتاب بخونم ولی قرآن و دعا خعلی خوبه روزانه بخونیم

خوب اینکارا بالاخره یکیش جواب میده در حین اینکه جادومون کردن بکنیم اگر مشکل با جادو داری بشین بلند قرآن بخون که سرحال بشی وگرنه عمده ی کارت میشه خواب و خواب و بی حوصلگی و پژمردگی!