یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

ای که به دور کعبه و منکر حیدری / کعبه ولادتگه اوست دور حیدر مگرد

بایگانی

بسم الله الرحمن الرحیم

شنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۷، ۰۳:۴۹ ق.ظ | علی | ۰ نظر

کلاس بازیگری ماع طبق خوابی که دیدم مانند کلاس درس بود درس مدرسه و دانشگاه البته نباید زن شرکت کنه فقط دختر و پسر و طوری خورد و شکسته ممکنه بشه زیر آزمون که شخصیتی براش باقی نمیمونه در خواب من مهران غفوریان اول بود و من هم از شخصیتم بیم داشتم اینجا هدف درس خواندن نبود بلکه قوی شدن و در موقعیات مختلف خورد شدن یا قوی شدن شخصیت مطرح بود اصلا درس میداد استاد ولی استادی بود که یهو وسوسه میکرد میگفت بیا تخم مرغ بخور و یه استاد دیگه همزمان میگفت نخور شاید توی دلش میگفت نخور و اینجا آدم دچار دوراهی میشد یا مثلا داشتی میرفتی یه چیزی بخری از یه جای خلوت نصف شب یهو جلوتو میگرفتن که مگه نمیدونی اینجا حکومت نظامی است و کلی با شخصیت و روانت سر مسئله ای ساده بازی میشد در حالیکه اصلا حقیقت جای خود رو داده بود به قدرت یا مثلا علم آموزی تبدیل به شخصیت سازی شده بود و دیگه مثلا زنگ میزدی ۱۱۸ میگفتی این شماره ی منه که افتاد حالا بهم بگین آدرس خانه ام کجاست و کلی بازی میخوردی و بازی میدادی و آخرش هم تو کلاس بودیم توی کلاس استاد مثلا در مورد اسکیزوفرنی بحث میکرد و فورا مهران میگفت مگر افراد اسکیزوفرنی دانه هایی در کنار پاشون نمیزنه؟!! استاد میگفت کجا؟؟ شلوارش رو میکشید پایین و دانه های کنار شرتش رو نشون میداد در صورتیکه دقت بکنی همش بازی بود و الکی و اینجا ما نیومده بودیم 20 بگریم بلکه کار کردن روی قدرت شخصیت و قوی شدن بود همون چیزی که بچه های تنبل سر کلاس دنبالشن یعنی مسخره بازی ولی زیر نظر استاد نه اینکه هرکاری صورت بگیره و هر حرف زشتی و تسلطی معلوم نبود کی عاشق کیه و شخصیت صاف چیه و چه طور میشه پاس کرد باید به نحوی استاد قانع میشد که  درس زندگی و عقل رو فهمیدی و اون چیزی که استاد میخواد و یا وسوسه کرده و یا روی شخصیتت کار کرده رو متوجه و پیشرفت کردی نمیگم شخصیتت خورد شدحتما فحش خوردی نه بلکه باید خیلی موقعیت ها کوتاه بیاییم در زندگی و سختی رو تحمل کنیم و پا روی خواهش نفس بزاریم نه اینکه قدرت طلب صرف باشیم معلوم نیست دوست مطلق کیه معلوم نیست خوبی یعنی چه معلوم نیست طرف چه نقشی داره تو باید شخصیت خود و دیگران رو بسازی با بازی خوبت نه اینکه فیلم نامه ای در کار باشه باید طبق عقلت بازی بدی و بازی بخوری ممکنه اصلا تا مدتی حبس بشی در خانه ای نه که قاروقور کنی بلکه باید شرایط مختلف و عضو گروهی بشی در خانه و بجنگی و طبق خیالات جلو بیای گفتم که بازی با روان هست باید اینا رو بلد باشی شرایط بازیگری و تعامل رو در چنین کلاس ها و اوضاعی!!! اصلا معلوم نیست کی خیرخواهته کی دشمنت یعنی عقلت نمیرسه باید خدا یاوریت بده شما عضو هیچ گروهی نیستی و باید فقط بازی کنی اینجاست که درس زندگی بعد ازدواج رو میفهمی! بیشتر دیوانه بودن در پیشرفت عقل مطرح بود!

  • علی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی