سیمنا رفتن گروهی

تازه از خواب پا میشم دیشب تا صبح بیدار بودم الان نوبت خوابم بود داشتم خواب میدیدم پیش یه سید بزرگواری هستیم ما بچه ها و میرفتیم سینما ولی خواب خوشی نبود چون رسوام کرد ایشون باشه آقا ما اصلا گرگ!هر علمی که خوب نیست ولی خوش بودیم چون با بچه ها بودیم و تو صف که بریم سینما فیلم نیگاه کنیم منم قاطی بچه ها داشتم میرفتما ولی رسوام کردن حالا یا برگشتم یا نشد نیگاه کنیم هرچیزی که بود اینکه آقا همینه کار فرهنگی وقتی مردم ما رغبت ندارن سینما برن باید مردان و زنان جدا از هم جمع کرد و برد سینما اینطوری خعلی بیشتر خوش میگذره تا اینکه با ننه و خواهرم برم و هرارتا چشم دوروبرم باشه این کار فرهنگی درسته و قشر های مختلف داریم مثل دانش آموز مثل مسجدی ها مثل همکاران و باید کار فرهنگی کرد باور کنید مشکل مردم ما پولش نیست که سینما نمیرن غریبی میتونه باشه مشکل های پارک ماشین مشکوک شذن های بد حتی کنسرت هم ببرن خوبه به خدا بعضی جوان ها هستن حاظرن مفتی کنسرت اجرا کنن و برامون شعر بخونن و خوانندگی کنن این خودش کار فرهنگی هست که مردم رو جمع کنند با اتوبوسی چیزی ببرن سینما و نماز جمعه و زیارت و ورزشگاه وسیرک اصلا و... کار فرهنگی بالایی هم هست چون فیلمای ما همه خوبه و یه خوش گذرونی مفیده ولی تکنفره و خانوادگی رفتن در عرف ما یه طوریه انگار باید از موانع رد شد مخصوصا زنان و دختران و نگاه ها بده و من خودم هنوز اردو هایی که تو مدرسه رفتم یادمه و یه خاطره ای میشه جداناشدنی اصلا و خود اینکارم باعث میشه دوباره سینما ها پر بشه و رغبت مردم زیادتر بشه و‌مشکلش حل شه